علیرضا فدایی کرمانی_هفته کتاب که در پایان آبان ماه هر سال برگزار می شود امسال تحت تاثیر گرانی بنزین و قطع اینترنت مانند سالهای گذشته چندان مورد توجه قرار نگرفت.
اما طبق معمول برنامههای ویژه کتابخوانی برگزار شد. چندین سال است که حال کتاب و کتابخوانی در کشور خوب نیست و حتی با توجه به گرانی کاغذ و قیمت تمام شده کتاب رو به وخامت بیشتر هم دارد. تیراژ کتاب به زیر هزار نسخه کاهش یافته و به قول ناشران فروش کتاب، قیمت کاغذ باطله به صرفهتر از فروش خود کتاب است.
سالها است که نهاد کتابخانههای عمومی کشور در کنار گسترش و تجهیز کتابخانهها سعی در ارتقاء فرهنگ کتابخوانی دارد. در کنار اخبار نگران کننده در مورد کتاب و فرهنگ کتابخوانی اما خبرهای خوشی نیز به گوش میرسد. به گفته احمد وفایی رئیس امور کتابخانههای کرمان تعداد اعضای کتابخانههای کرمان در سال جاری6 درصد افزایش داشته است ودر زمینه امانت گرفتن کتاب 15 درصد شاهد رشد بودهایم همچنین منابع موجود در کتابخانههای کرمان 4 درصد افزایش یافته و بهروزرسانی شده است. به گفته ایشان در خصوص ترویج فرهنگ کتابخوانی در طی ماههای گذشته950 برنامه جمعخوانی کتاب و 905 نشست تخصصی کتابخوانی برگزار شده است وهمچنین بیش ازچهار هزار جلد کتاب طی برنامههای مدونی به اعضا و مراجعه کنندگان کتابخانهها معرفی شده است. اما با وجود تلاشهای بیوفقه مدیرامور کتابخانهها وکتابداران دلسوز که نقش مهمی در ارتقا فرهنگ کتابخوانی دارند، هنوز فاصله تا رسیدن به جایگاه مطلوب زیاد است. به کتابخانه مرکزی کرمان مراجعه میکنیم؛ جایی که قلب تپنده کتابخانههای کرمان محسوب میشود.
حق عضویت کتابخانهها در سراسر کشور ناچیز است
سالهاست که حق عضویت کتابخانهها در سراسر کشور مبلغ ناچیزی است که افزایش چندانی نداشته است. با برخی از اعضا کتابخانه که اکثرا جوان و نوجوان هستند به گفتگو می نشینم. «کاظم» دانش آموز سال دهم است و به گفته خودش با دوستانش تقریبا هرروز هفته، عصرها به کتابخانه مراجعه میکند. ازاوسوال میکنم که عمده مطالعاتش درچه حوزهای است؟ او پاسخ میدهد که تمرکزش تنها بر روی منابع درسی است و خود را برای کنکورآماده میکند. دوستش «سعید» وارد بحث میشود و بیان میکند که عمده دوستان ما برای خواندن کتب درسی و... به کتابخانه مراجعه میکنند. ازآنها سوال میکنم که آیا در طی این مدت کتابهای غیردرسی موجود در کتابخانه را به امانت گرفتهاند و پاسخ آنها منفی است. کاظم پاسخ میدهد: اکثر ما و دوستانمان به جهت آنکه در منزل فضای مناسبی برای درس خواندن نداریم صرفا برای استفاده از فضای ساکت کتابخانه به اینجا مراجعه میکنیم و البته علاقه چندانی به خواندن کتب غیر درسی هم نداریم! کمی آن طرفتر با مادری که با دختر بچه دبستانی خود به کتابخانه مراجعه کرده به گفتگو مینشینم و دلیل مراجعه آنها را جویا میشوم. مادر پاسخ میدهد که برای گرفتن کتاب مناسب برای دختردبستانی خود به کتابخانه مراجعه کرده است. او ادامه میدهد: دخترم از قبل از دبستان به خواندن کتاب علاقه داشت و ما سعی کردیم که همواره کتاب برایش تهیه کنیم اما مدتی است که به دلیل گرانی و نبود برخی کتابها عضو کتابخانه کانون پروشی شده است. امروز هم برای امانت گرفتن کتاب به اینجا مراجعه کردهایم. وی گلایه دارد که متاسفانه در شهر کرمان کتابخانه تخصصی برای کودکان و نوجوانان وجود ندارد و تنها در برخی کتابخانهها بخشی ویژه کودک و نوجوان وجود دارد.
اکثر مراجعهکنندگان به کتابخانهها دانش آموزان هستند
در میان اعضا کتابخانه که اکثرا نوجوان هستند چشمم به آقای میانسالی میخورد که مشغول مطالعه است دقایقی کوتاه خارج از کتابخانه با او به گفتوگو مینشینم. او خود را «احمدی»، دبیر بازنشسته معرفی میکند از ایشان در خصوص تجربیات حضورش در کتابخانه سوال میکنم. آقای احمدی پاسخ میدهد: سالهاست که با کتاب و کتابخوانی مانوسم و در منزلم نیز کتابخانه دارم، چندین سال است که پس ازبازنشستگی به طورمرتب برای امانت گرفتن و خواندن کتاب به کتابخانه مرکزی مراجعه میکنم و اما طی این سالها مشاهده میکنم که اکثرمراجعه کنندگان به این کتابخانه تنها دانش آموزان هستند ومتاسفانه همین دانش آموزان هم تنها برای مطالعه منابع درسی خود به اینجا مراجعه می کنند. اوادامه می دهد: متاسفانه سالهاست که جامعه ما به کتاب و کتابخوانی بیتوجه شده است. چندی پیش یکی ازمهمترین رمانهای معروف جهان را که خودم در نوجوانی خوانده بودم برای دخترم از اینجا امانت گرفتم با وجود اینکه کتاب خاص و تخصصی نبود وهمانطور که گفتم رمانی خواندی است، اما بر اساس کارت امانت داخل کتاب، آخرین باری که کتاب قبل ازمن امانت گرفته شده بود، چندین سال پیش از این بود؛ یعنی در این شهر برای گرفتن رمانی معروف و خواندنی در طی چند سال هیچکس به کتابخانه مراجعه نکرده بود و این مایه تاسف است.
کتابخانهها خیلی از منابع را ندارند
در گفتوگو با چند نفرازدانشجویان نیز مشخص شد که نبود کتب تخصصی وبرخی منابع از دغدغههای آنها است. «پدرام» دانشجوی کارشناسی ارشد گفت: برای پایان نامه خود مدتی است به دنبال چند کتاب منبع هستم که متاسفانه درکتابخانه دانشگاه هم موجود نیست به کتابخانه مرکزی مراجعه کردهام که در اینجا نیز کتابها موجود نبودند. اما کتابدار نام کتابها را یادداشت کرد ودرخواست تهیه آنها را ارسال کرد و گویا روند کار برای تهیه کتابهای درخواستی کتابخانهها، این گونه است که این درخواستها درجلساتی مطرح میشود و سپس برای تهیه آنها تصمیم گرفته و احتمالا اقدام میشود.
او ادامه میدهد: الان چندین هفته است که به اینجا مراجعه میکنم وهنوزکتابهای مورد نظر من تهیه وارسال نشدهاند وهمچنان منتظرم.
ترویج فرهنگ کتابخوانی بر دوش همه است
متاسفانه در وضعیت کنونی بخش عمدهای از افرادی که به کتابخانهها مراجعه میکنند دانش آموزان و دانشجویانی و دانشگاهی هستند که صرفا حضورشان در کتابخانهها برای مطالعه منابع درسی جهت درس خواندن و در مسیر تحصیل است وسایراقشار جامعه رقبت چندانی به خواندن کتاب ندارند، گرچه یکی از دلایل عمده بیتوجهی به کتاب، قیمت بالای این کالای فرهنگی در سالهای اخیر است اما این شاید دلیل مهمی محسوب نشود زیرا خانوادهها چه بسا هزینههای متعددی دارند که لزوم چندانی ندارد و میتوان آن هزینهها را صرف خرید کتاب کرد. از طرفی امانت گرفتن کتاب و به عضویت کتابخانه درآمدن هزینه ناچیزی دارد که حتی با وجود گرانی کتاب میتوان درصد قابل توجهی از کتابهای دلخواه را از این طریق به امانت گرفت و خواند. اینکه تنها در طول سال یک هفته به صورت نمادین به عنوان هفته کتاب نامگذاری شود ودربقیه سال توجهی به این امرنشود، تاثیر چندان مثبتی نخواهد داشت. ازطرفی مقوله ترویج فرهنگ کتابخوانی نباید تنها برعهده یکی دو سازمان واداره باشد و بایستهتر آن است که سازمانهای مختلف بیشتری از نوع دولتی و خصوصی دراین رابطه وارد عمل شوند، چرا که ترویج فرهنگ کتابخوانی بر دوش همه است. به عنوان مثال: عرضه بنهای خاص خرید کتاب به کارکنان ادارات، تمرکز برترویج فرهنگ کتابخوانی درمدارس و مهد کودکها ودهها راهکار دیگروجود دارد که در صورت استمرارمیتواند تاثیرگذار باشد.
حال ناخوش کتاب به خود ما برمیگردد
بههرحال با توجه به وضعیت کنونی، حال کتاب و کتابخوانی خوب نیست و بخش عمدهای ازاین حال بد به خود ما برمی گردد. مایی که اکثرا در طول روز وقت فراغت خود را به بطالت میگذرانیم ولی حاضر به خواندن کتاب نیستیم و تنها به بهانه مواردی مانند قیمت بالای کتاب و..خود را توجیه میکنیم. این درحالی است که بیشتر ماهمیشه از نبود فرهنگ شهرنشینی، رانندگی، نریختن زباله و...در طول روز شاکی هستیم اما با این وجود به این نکته توجه نداریم که جامعهای که سرانه مطالعه درآن پایین است ناچار بدین مشکلات گرفتار خواهد شد و معضلات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... آن به اندازه کتابهایی است که نخوانده است، که نخواندهایم.