کمک به محیط زیست و نیازمندان با اهدای درهای پلاستیکی بیمصرف؛
یک تیر و سه نشان با درِ بطری!/ 400 کیلو در بطری = یک ویلچر
اسما پورزنگیآبادی - اوایل دههی نود، یک دختر جوان تبریزی به ترکیه سفر میکند و آنجا در خیابانها صندوقهایی را میبیند که مردم درهای پلاستیکی بطری را داخل آن میریختند. با پرسوجو مطلع میشود که این، ایدهی یک دانشجوی پزشکی است و از آنجا به ذهنش خطور کرده که دیده مرد جوانی، مادر معلولش را کول کرده و جابهجا میکند چون پولی برای خرید ویلچر نداشتند. جوان ترکیهای بهدنبال این تجربه و در پی آشنایی با پویشی که در ژاپن شکل گرفته، اقدام به راهاندازی پویشی در شهر خودش میکند تا درهای پلاستیکی بطریها را جمعآوری و با عرضهی آن به واحدهای بازیافت، پول خرید ویلچر برای نیازمندان را تامین کند. سپیده جلالی هم به ترکیه میرود و این تجربه را با خود به تبریز میآورد که پس از مدتی، به خیلی از شهرهای کشور منتقل میشود از جمله کرمان.
این حرکت، هم خیرخواهانه است و هم یک حرکت زیستمحیطی. درهای بطریهای نوشابه، دوغ، آب معدنی، خمیردندان، سس، ترشی، روغن و ... جنسی متفاوت با انواع دیگر پلاستیکها دارد و بر همین مبنا، دمای ذوب آن هم متفاوت است بنابراین، نمیتوان آن را با هم و بهصورت یکجا بازیافت کرد و از آنجا که جداسازی آن در محل کارگاه و کارخانههای بازیافت، نیاز به صرف وقت و هزینه دارد اغلب از خیر آن میگذرند. درها را رها میکنند و از آنجا که این قطعات پلاستیکی،بهدلیل مادهای که در آن بهکار رفته، قابل بازیافت و تجزیهپذیر نیستند، در طبیعت میمانند و این، اصلا برای طبیعت و محیط زیست خوب نیست. حالا هرکسی به این پویش بپیوندد، هم تفکیک زباله از مبدا انجام داده، هم دامن طبیعت را از این آلودگی نجات داده و هم کار خیر انجام داده است. یک تیر و سه نشان!
در کرمان، آنطور که مهدی حمزهپور، مدیراجتماعی وگردشگری معاونت فرهنگی واجتماعی شهرداری میگوید حدود دو سال است این پویش با عنوان «هر درب بطری یک لبخند» راهاندازی شده و در همین مدت کوتاه، اگرچه همهی شهروندان را جذب نکرده اما توانسته پول خرید 12 ویلچر را تامین و آن را خریداری و به نیازمندان اهدا کند.
حمزهپور که خودش این طرح را به شهرداری کرمان آورده توضیح میدهد که وقتی با این پویش آشنا شده، در کرمان ردّ آن را دنبال کرده و متوجه شده که عدهای درهای بطری را جمع میکنند و به تهران میفرستند. اینجاست که او از خودش میپرسد: چرا این کار در خود کرمان انجام نشود؟ و همین، جرقهی راهاندازی این پویش را میزند. او میگوید: «براساس امکاناتی که داشتیم، تبلیغ کردیم و به شهروندان اطلاع دادیم کسانی که علاقه دارند، درهای بطری را جدا کرده و به خانههای فرهنگ و فرهنگسراهای شهرداری تحویل دهند. سال گذشته، دو میلیون در بطری را جمع کردیم و بعد از فروش آن از طریق مزایده، با پولی که حاصل شد، 12 ویلچر برای نیازمندان خریداری کردیم».
در برخی شهرهای ایران، کسانی که این پویش را راهاندازی کردهاند ایدههای متفاوتتری را هم دنبال کردهاند؛ از جمله در شهر مشهد، گروهی که درهای بطری را جمعآوری میکنند با این درها، تابلوهای هنری تولید کرده و حتی نمایشگاهی از آن هم برگزار کردهاند و با فروش تابلوها در این نمایشگاه، پول خرید ویلچر را تامین کردهاند.
در برخی از پویشها هم بهجز ویلچر، از فروش درهای بطری، برای کودکان کار و نیازمند، نوشتافزار میخرند. گفته میشود در برخی کشورهای دنیا، بهجای ویلچر، عصا برای نابینایان تهیه میشود.
در کرمان اما، تاکنون 15 ویلچر خریداری شده است و اگر شهروندان کرمانی، با انگیزهی بیشتری به جمعآوری درهای بطری، چه در منزل خود، چه وقتی به میهمانی و به رستوران میروند و چه زمانی که به طبیعت میروند و در کوه و دشت، درهای رها شده را میبینند اقدام کنند، این پویش میتواند فواید بزرگتری را حاصل کند.
در همین حال، برخی شهروندان هم که با این پویش آشنا شدهاند، تردیدهایی دارند. از جمله اینکه برخی گمان میکنند خودشان میتوانند بهصورت شخصی این اقدام را دنبال کنند. یعنی در بطری جمع کنند و بفروشند و پولی معادل هزینهی خرید ویلچر بهدست بیاورند. حمزهپور اما تصریح میکند که این کار بهصورت فردی ممکن نیست و اگر کسی انفرادی بخواهد آن را انجام دهد زمان زیادی میبرد چرا که به گفتهی او، برای خرید هر ویلچر، 400 کیلوگرم معادل 300 هزار عدد در بطری نیاز است! ضمن اینکه هر در بطری اگر نو باشد 500 ریال و اگر دست دوم باشد 30 ریال قیمت دارد! حالا حساب کنید یک فرد بهتنهایی چند سال باید در بطری جمع کند تا به 300 هزار تا برسد!
همچنین، برخی شهروندان گمان میکنند بهازای تحویل در بطری هزینهای به آنها پرداخت میشود. حمزهپور تاکید میکند که این حرکت کاملا خیرخواهانه است و هزینهای بابت درهای بطری پرداخت نمیشود.
او میافزاید: «برخی هم گمان میکنند در بطریها بهتنهایی، ارزش خیلی بالایی دارد و چون این پویش را از شهرداری کرمان شروع کردهایم، میگویند که درهای بطری را به شهرداری تحویل ندهید و به یک مرکزی بدهید و با پول آن ویلچر برقی بخرید! همینجا میگویم که اصلا چنین مرکزی وجود ندارد و شهرداری هم تمام مسیری که تا تحویل ویلچر به نیازمندان طی میکند را شفاف انجام میدهد».
او اضافه میکند: «برخی هم تصور میکنند بهجای اینکه درهای بطری را به شهرداری تحویل دهند، بهتر است آن را جمعآوری و نگهداری کنند چرا که قیمت آن در آینده بالا میرود! این هم تصور درستی نیست».
او میگوید: «گاهی هم گفته میشود که با این درهای بطری ویلچر ساخته میشود. باید بگویم که این هم اصلا حرف درستی نیست. ویلچر فلزی است و با این درهای بطری که نمیتوان آن را ساخت!».
حمزهپور تاکید میکند که درهای بطری جمعآوری و طی مزایده به شرکتهای بازیافتی فروخته میشود و بابت آن پولی دریافت و از طریق آن ویلچر خریداری میشود.
او میگوید: «به جز شهرداری، برخی گروههای دیگر هم در کرمان هستند که در بطری جمعآوری میکنند اما این گروهها، با سمنهایی در تهران همکاری دارند و آن را به پایتخت میفرستند در صورتی که شهرداری در خود کرمان این کار را انجام میدهد و برای نیازمندان کرمانی ویلچر میخرد».
وی با بیان اینکه فروش درهای بطری را هم از طریق مزایده و تحت نظارت حراست و واحدهای حقوقی شهرداری انجام میدهیم، یادآور میشود: «در مزایدهای که سال گذشته انجام دادیم، یک شرکت بازیافت از استان یزد در آن برنده شد. درهای بطری را از کرمان برد و در کارخانه، تبدیل به سبد میوه کرد».
حمزهپور از همهی شهروندان کرمان دعوت میکند به این پویش بپیوندند و اگرچه استقبالی که تاکنون از این پویش شده را خوب ارزیابی میکند اما احتمال میدهد که برخی هنوز از این پویش اطلاع پیدا نکردهاند و یا با اهداف آن آشنا نیستند و یا تصورات درستی دربارهی آن ندارند. او امیدوار است روزی برسد که پویش هر در بطری یک لبخند همهگیر شود. این روز خیلی زود میرسد اگر شما حاضر باشید از همین الان، به این پویش بپیوندید.