پنج شنبه 9 فروردین 1403
  • جامعه
  • شماره خبر: 9607918
  • 20 تیر 1398
  • 11:06
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
با چراغ به دنبال رسانه‌شناس!

با چراغ به دنبال رسانه‌شناس!

بدون تردید یکی از لوازمِ توسعه‌ی فرهنگی و هنری در هر شهری، وجود رسانه‌ها و مطبوعات محلی است که به شکل تخصصی به حوزه‌ی فرهنگ و هنر می‌پردازند. این رسانه‌ها از سویی گفتمان فرهنگی و هنری را ترویج می‌کنند و به آن اقتدار می‌بخشند و از سویی دیگر مسایل فرهنگی پیرامون خود را رصد می‌کنند.

 در این بین آنچه مهم است ارتباط آگاهانه، منطقی و تعامل موثر بین هنرمندان و اصحاب فرهنگ با مطبوعات جامعه‌ی خود است که، نقش طرفین را هرچه پررنگ‌تر و موثر‌تر ‌می‌نماید. یک تعامل سازنده به معروفیت بیشتر افراد جامعه‌ی فرهنگی و هنری می‌انجامد و به مطبوعات اعتبار و وزن می‌بخشد.  
 در جهان معاصر، دهه‌های متمادی است که معروفیت اهالی فرهنگ و هنر هر سرزمینی، به فراخور رشته‌ هنری‌شان از طریق رسانه‌های مختلف سمعی و بصری و کتبی ممکن می‌شود. 
امروزه به‌مثابه‌ی یک اصل، هر هنرمندی که بیشتر با رسانه‌ها دمخور باشد، مردم هم از او شناخت بیشتر و بهتری دارند و متقابلا او هم مخاطبان بیشتری خواهد یافت. این یک واقعیت خیلی صریح در جهان معاصر است، مصادیق آن هم فراوان است. از نمونه‌اش در بین مفاخر هم‌استانی می‌توان زنده‌یاد باستانی پاریزی را نام برد که خود یک پا ژورنالیست به حساب می‌آمد!
 هنرمندان و مفاخر نقطه‌ مقابل هم کم نیستند؛ یعنی بزرگانی که با رسانه‌ها ارتباط نداشتند و در نتیجه بسیار کمتر از آنچه بودند، نموده شدند و کسی هم به ارزش‌شان پی‌نبرد و چه‌بسا خدمات‌شان هم نادیده گرفته شد. به عنوان مثال، از دکتر سید ابوالقاسم پور‌حسینی می‌توان نام برد که از اساتید کرمانی دانشگاه تهران و هم‌نسل با زنده‌یاد باستانی‌پاریزی بود و خدمات قلمی کمی هم چاپ و منتشر نکرد، اما به دلیل عدم ارتباط صحیح و موثرش با مطبوعات، کمتر کسی است که او را بشناسد. 
در این بین آنچه مرا به نوشتن این یادداشت واداشته بیان این نکته است که: ارتباط مورد نظر باید از روی شناخت و همراه با وسواس حرفه‌ای باشد؛ و اضافه کنم که افراد جامعه‌ی فرهنگی و هنری کرمان به این شناخت و آگاهی نیاز مبرم دارند.
سخن کوتاه، شهر کرمان اکنون در پیچ و خم توسعه‌ فرهنگی و هنری است و در این مسیر آن گروه از رسانه‌ها و مطبوعات محلی این شهر که به مسایل فرهنگی و هنری می‌پردازند، نقشی مضاعف دارند. در مقابل شخصیت‌های فرهنگ‌ساز و چهره‌های ادبی و هنری نیز در ارتباط‌‌شان با رسانه‌ها و مطبوعات، وظایفی دارند که باید نسبت به آن آگاه باشند. یکی از این وظایف، شناخت از رسانه‌ حرفه‌ای و وزین و آگاهی از شاخصه‌های آن است.
نگارنده بر این اعتقاد است که نقد و بررسی مطبوعات بر عهده‌ی اصحاب فرهنگ و هنر است از این روی به نقد مطبوعات نمی‌پردازد، اما در جایگاه یک روزنامه‌نگارعنوان می‌دارد که متاسفانه یکی از موانع بسیار مهم در مسیر توسعه‌ی مطبوعات مخصوصا در حوزه‌ی فرهنگی و هنری، عدم شناخت صحیح بسیاری هنرمندان و چهره‌های فرهنگی و ادبی و مسوولان فرهنگی و هنری از تعریف، نقش و وظایف رسانه و طبعا مطبوعات محلی است. با تاسف بسیار، نگارنده در این تردیدی ندارد که اگر از تعداد قابل توجهی از چهره‌های هنری و فرهنگی شهر خود بپرسد: «یک نشریه خوب فرهنگی، ادبی یا هنری واجد چه شاخصه‌هایی است؟» پاسخ اندیشیده شده و قانع کننده‌ای نخواهد شنید. البته آگاهان هم هستند، اما بی‌خبران بسیار‌ترند. عموم هنرمندان شهر ما هنوز در این اندیشه‌ی خام‌اند که نشریات تنها وظیفه‌ی تبلیغ آنها را بر عهده دارند و موظفند تا خواسته‌ی آن هنرمندان عزیز را تبلیغ کنند و تنها و فقط شخصیتِ البته برجسته، و خدمات کم‌نظیر آن بزرگواران را بازتاب دهند. بعضی مسوولان هم به همچنین، می‌پندارند نقش مطبوعات تنها تبلیغ از اداره‌ی متبوع آنها است. 
در این تردیدی نیست که بازتاب فعالیت‌های فرهنگی و هنری و خدمات هنرمندان از وظایف رسانه‌ها و مطبوعات است اما شرح این خدمات از ذهن و زبان و چشم و قلم خبرنگار نقاد است که شیرین‌تر و جذاب‌تر می‌شود و مسیر توسعه‌ی فرهنگی را هم سرعت می‌بخشد. و گرنه چه فرقی است بین بولتن تبلیغاتی و نشریه‌ای که رکن مدنیت است؟
باری؛ همیشه مجال تنگ است و تا سرِ قلم به شور می‌افتد که دهان باز کند، شقشقه‌ »محدودیت» عنان صاحب قلم را می‌کشد و من تنها می‌خواستم بگویم: چقدر خوش است اگر هنرمندان رسانه‌شناس در کرمان بیش از حد فعلی بود و لزومی به گشتن با چراغ به دنبال این کیمیا نبود.
یادتان هست که: دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر ... 

 

رضا شمسی  

0