چهارشنبه 8 فروردین 1403
  • فرهنگ و هنر
  • شماره خبر: 9609310
  • 30 مرداد 1399
  • 18:45
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
جدال عشق و نفرت در سینما

گفت‌و‌گو با مجید فدایی، فیلم‌ساز، مدرس و پژوهشگر سینما

جدال عشق و نفرت در سینما

علیرضا فدایی کرمانی- مجید فدایی، فیلم‌سازی است که تجربه و دانش را همپای هم پیش برده است، او که از سال‌های 1364 و 1365 در کارگاه‌های کانون پرورش فکری و انجمن سینمای جوان فعالیت آموزشی خود را شروع کرد، در نهایت در سال 2014 در دانشگاه «یو - ام» با گرایشVisual Arts در سینما دکترا گرفت. مجید فدایی علاوه بر حرکت در این مسیر آکادمیک که با تدریس و پژوهش و تالیف همراه بوده است، آثار متعددی نیز ساخته که جوایز و افتخارات متعددی هم برایش به ارمغان آورده است. در این بین، مستند - داستانی «روح انگیز سامی نژاد»، اولین زن بازیگر سینمای ایران، نام این سینماگر کرمانی را با تاریخ سینمای کرمان پیوند زده، و ساخت مستند دیگر چهره‌های فرهنگی کرمانی مانند ایرج یزدان‌پناه، نقاش و محمد علی علومی، نویسنده، او را دراین راه ثابت قدم کرده است. فدایی در زمینه ساخت انیمیشن نیز دارای تخصص لازم بوده و آثار انیمشن متعددی را تا کنون ساخته است. فدایی علاوه بر فیلم‌سازی و تدریس و پژوهش، با ارائه طرح «سینما سیار» موردتوجه بنیاد نخبگان ایران نیز قرار گرفته است. در ادامه گفتگوی ما با این هنرمند را می‌خوانید.

علاقمندی شما به سینما از کجا شروع شد و از ساخت اولین فیلمی که ساختید برایمان بگویید؟
علاقه من به سینما از اواخر دهه پنجاه سال های 59 و 60 و از کانون پرورش فکردی کودکان و نوجوانان آغاز شد. در آن دوره برنامه‌های موثرو جامع هنری کانون پرورش فکردی کودکان و نوجوانان فضایی استثنایی بوجود آورده بود که  به لحاظ تاریخی فرهنگ‌ساز بود. فعالیت‌ها و برنامه‌های آن دوره متمرکز در تهران نبود و بسیاری از برنامه‌ها و کلاس‌های آموزشی در شهرستان‌ها، به‌خصوص کرمان هم اجرا می‌شد، یکی از این برنامه‌ها نمایش فیلم‌های کوتاه ساخت کانون و صحبت درباره آنها توسط کارشناسان زبده کانون بود که برای من انگیزه‌ای شد برای ورود به عرصه‌ سینما و انیمیشن. 

مستندی که شما از اولین بازیگر زن سینمای ایران که کرمانی بودند ساختید، تقریبا تنها اثر مستندی از این شخصیت است از انگیزه و دلایل و چگونگی ساخت این مستند برایمان بگویید؟
شاید دلیل اصلی ساخت این اثر،مصائبی بود که «روح‌انگیز سامی نژاد» در این راه متحمل شده بود وتضادی بنیادین و ذاتی که در سینما می‌دیدم، تضادی ازجنس عشق و نفرت. به نظرم عرصه سینما از سویی ویرانگر و از سویی دیگر سازنده است این را در ماهیت سینما و زندگی افرادی که درگیر آن هستند، می‌دیدم در واقع سینما تضادی لذت‌بخش در ذات خود دارد؛ در عین حال که سخت و زندگی سوز است در عین حال الهام بخش و زندگی ساز است.
بررسی زندگی «دختر لر» و شنیدن خاطرات او از زبان خودش در حالی که همگان او را مرده می‌انگاشتند من را برآن داشت که فیلمی از او بسازم البته طرح اولیه و فیلمنامه ابتدایی روایتی داستانی بود از گذشته و حال او؛ که ما کار را با بازسازی گذشته او در بم آغاز کردیم اما تقدیر و مرگ غیر منتظره‌ او  این طرح را تبدیل به یک اثر مستند- داستانی کرد. اثری که به نوعی آثار دیگر من را هم تحت الشعاع خود قرار داد و الگویی شد برای ساخت فیلم‌های بعدی، اما ساخت فیلم «روح‌انگیز سامی‌نژاد»  آسان نبود که هیچ؛ بلکه بسیار سخت هم بود و وقت و انرژی زیادی از من در هر سه مرحله پیش تولید، تولید و به خصوص پس از تولید گرفت. نقطه اوج سختی‌ها بایگانی شدن این فیلم به علت تغییرات پیش آمده در مدیریت سینمایی کشوربود اما خوشیختانه با پی‌گیری‌های فراوان و دستور مرحوم سیف الله داد معاون سینمایی وقت بالاخره تلاش‌ها به نتیجه رسید. به هرحال می‌توانم ازساخت این فیلم به عنوان رنجی، شیرین یاد کنم.

در ساخت مستند، شما علاقه خاصی به ژانر مستند پرتره یا همان مستند شخصیت دارید و بخش عمده‌ای از کارنامه فیلم‌سازی شما به ساخت چنین اثاری اختصاص دارد از کارهای که در این زمینه انجام داده‌اید و دلیل این علاقمندی بگویید؟
راستش شاید دلیل اصلی علاقمندب من به ژانر مستند پرتره به قول شما، علاقه من به قصه گویی است. به نظرم پرتره یکی از گونه‌های مستند است که قابلیت زیادی برای قصه‌گویی دارد از سویی دیگر علاقه به قهرمان و شخصیت که عامل اصلی پیشبرنده هر روایت و داستانی است من را ناخودآگاه به سمت مستندهای پرتره سوق داده است. به نظرم این گونه مستند، امکانی را فراهم می‌آورد که روایت و قصه هر شخصیتی را هم از زبان خودش و هم از زبان هنرمند (خودتان) به تصویر بکشید. البته شاید گونه‌ای محافظه کارانه هم به حساب آید ولی به هرحال گونه‌ای بوده که به لحاظ فرمی من را جذب و به سمت خودش کشیده است. مستندهایی چون مادر شهید (درباره محمد شاهرخی- بوکسور و مجسمه ساز)، حسن خان شاهرخی (درباره اعجوبه طراح و نقاش فرش کرمان )، هژبر کرمانی ( درباره محمد هژبر ابراهیمی- نقاش و مجسمه سازکرمانی) ، ایرج یزدان‌پناه (استاد و معلم  نقاش کرمانی) ، حاصل عمر (درباره محمد امام - نقاش و معلم هنر) سید جفری ماهان (درباره سید خلیل الله نعمت الله زاده ماهانی- فیلمسازکرمانی) قصه‌گوی مردم (درباره محمد علی علومی - رمان نویس و پژوهشگرادبیات) و طراحی، پژوهش وتهیه‌کنندگی مجموعه شش قسمتی پیشینه‌ عکاسی در کرمان که شامل معرفی عکاسان کرمانی از ابتدای ورود عکاسی به کرمان تا امروز است البته مستندهای دیگری هم کارکرده‌ام که گونه‌ای متفاوت هستند مثل موزه هنرهای معاصر صنعتی کرمان که به معرفی این موزه و آثار بی‌نظیرش -که به نظرم از سرمایه‌های بزرگ در مقیاس جهانی است- یا ساعت ستاره‌ای که به استفاده نجوم به عنوان ساعت و تقویم در کرمان قدیم یا طعم ارادت که به موضوع آب گوشت امام حسینی کرمان می پردازد و چند کار دیگر که به نوعی مستندهای کلاسیک هستند. 

شما طراح پروژه سینما سیار هم هستید که مورد تایید بنیاد نخبگان ایران قرار گرفت از این طرح و اهداف آن بگویید؟
طرح سینمای سیار اتوبوسی در واقع تبدیل اتوبوس و خودورهای کانتینری به سالن‌های سینمای متحرک است که مورد حمایت بنیاد نخبگان قرار دارد و جمعی از دانشجویان مقطع دکتری و فوق لیسانس در این طرح با من همکاری می‌کنند هدف اصلی این طرح ساخت سالن‌های کوچک با ظرقیت بین 15 تا 30 نفری است که امکان حضور در مناطق محروم و فاقد سینما را داشته و می‌توانند همزمان با تهران و سایر شهرهای بزرگ فیلم‌های روز سینمای کشور را در این مناطق برای مردم به نمایش بگذارند و علاوه برفراهم آوردن امکان نمایش فیلم‌های روز می‌تواند برای عده‌ای زیادی کارآفرینی نیز داشته باشد
پروژه سینمای سیار اتوبوسی در واقع حاصل کار پژوهشی در خصوص سینمای سیار در ایران است که ایده اصلی آن  از اسنادی که از سابقه سینمای سیار درکرمان به‌دستم آمد، گرفته شد اسنادی که باعث شکل گیری یک کار پژوهشی شد که این کار پژوهش هم دو خروجی داشت: یکی، کتاب تاریخ سینمای سیار در ایران که توسط نشر اسپانه به چاپ رسیده؛ و دیگری؛ طرح سینمای سیار اتوبوسی که مورد حمایت بنیاد نخبگان و در اصفهان در حال انجام است. درحال حاضر نیز مذاکراتی در خصوص سفارش تولید از سازمان ها و استان های مختلف در حال انجام است و امیدوارم مسئولین استان کرمان هم در این مورد اقدام کنند.

اکثر آثار شما به کرمان و شخصیت‌های آن مربوط است  دلیل این علاقمندی بگویید و احساستان نسبت به شهر کرمان چیست؟
شاید دلیل اصلی علاقه به کرمان علاقه به خانه و خانواده و به نوعی تاریخ باشد همین جا بگویم شدیدا علاقه‌مند به تاریخ هستم و دلیلش هم شاید این باشد که به عنوان یک انسان همواره به دنبال پیدا کردن جایگاهم و به بیانی دیگر معنایی برای حضورم در جهان بوده ، توجه و علاقه به تاریخ شاید کمک می کرد موقعیت خودم را بشناسم. به هر حال کرمان خانه است خانه‌ای که در آن پا به عرصه جهان گذاشتم و به آن تعلق خاطر دارم. به همین دلیل به‌طور طبیعی تقربیا در تمام آثارم چه آثار هنری و چه آثار پژوهشی‌ام اثری از کرمان را می‌توان دید که ناشی از علاقه، حساسیت و شناخت بیشتر من از موضوعات مختلف فرهنگی، هنری، تاریخی و اقتصادی کرمان بوده است البته بارها خواستم خود را از قید این بومی‌گرایی رها کنم اما هر دفعه سخت‌تر شده و البته کار بومی‌ هم، جذاب‌تر و منحصربه‌فردتر.

به نظر شما مشکلات پیش روی فیلم‌سازان کوتاه به خصوص مستند سازان چیست؟
اگر بخواهم کلی پاسخ دهم، باید بگویم پاسخ من به این سوال پیش از ماجرای کرونا چیزی دیگری بود اما در دوران پسا کرونا به نظرم تعریف واژه مشکل یا مشکلات تغییر کرده است؛ اکنون به نظرم هستی روی دیگری از خود را به انسان نشان داد بنابراین در مقابل چالش‌های عظیم مقابل انسان و بودن او در این جهان، فیلم‌سازی و دغدغه‌های کاری در این سطح از اهمیت درجه چندمی برخوردار است. اما اگر بخواهم تحت تاثیر شرایط موجود نباشم و سوال شما را پاسخ دهم باید بگویم مقوله هنر به خصوص فیلم‌سازی در کرمان علیرغم وجود نیروهای خلاق و حوش ذوق بستر مناسبی برای رشد ندارد یعنی بسترهای فرهنگی و هنری در کرمان متاسفانه از یک عقب افتادگی تاریخی رنج می‌برد این بسترهای صرفا مادی نیستند بلکه از جنس معنوی و گاهی در حد فهم و مدیریت‌های انسانی است بگذارید یک جمله کلیدی در این رابطه از مرحوم محمد شاهرخی زمانی که در قید حیات بودند نقل کنم، ایشان در باره‌ی وضعیت هنر در کرمان معتقد بودند: «تعداد هنرمندان در کرمان بیشتر از هنر دوستان است» این نظر در آن دوره (یعنی اوایل دهه 80) نشان می‌دهد که کار هنرمندان در این شهر سخت است. خوب فیلم‌سازی به دلیل ماهیت و نوع کارش از سختی بیشتری برخوردار است چون در کل فیلم‌سازی گرانترین حرفه هنری است و عدم حمایت در واقع به رکود این حرفه و هنر منجر می‌شود. از سویی دیگر به نظرم بی‌خبری و پراکندگی کار در کرمان باعث شده که تجربیات و دست آوردهای هنری و حرفه‌ای فیلم‌سازان که در ایام و دهه‌های مختلف به‌دست آمده به نسل جدید منتقل نشود و ما همواره حرکتی درجا داشته باشیم و رووبه جلو نباشیم.

چه توصیه ای برای فیلم‌سازان جوان دارید و دورنمای شما از هنر فیلم‌سازی در کرمان چیست؟
توصیه‌ای ندارم چون هنوز خودم مسافر این مسیرم. اما در مورد دورنمای هنر فیلم‌سازی، اسناد و شواهد نشان می‌دهد کرمان به لحاظ تاریخی یکی از معدود استان‌های کشور است که سینما در آن از جایگاه قابل توجه‌ای برخوردار بوده. سالن‌های متعدد سینما با قدمت زیاد، گروه‌ها و نیروهای انسانی علاقه‌مند که تا به امروز همچنان علیرغم همه مشکلاتی که دست به گریبان این استان است، در حال کار هستند، نشان می‌دهد که این استان می‌تواند حداقل یک جریان سینمای هنری هر چند کوچک را پایه‌ریزی کند که این جریان هنری سینمایی می‌تواند بخشی ازجریان سینمایی بزرگ‌تر یا صنعت سینمایی کشور شود. از این منظر هنر فیلم‌سازی در کرمان با اهمیت و باید توسط مدیریت استان مهم تلاقی شود. متاسفانه ما در کرمان کمتر مدیریت یک‌پارجه‌ای داشته‌ایم که رویکرد و شناخت فرهنگی و هنری دقیق و عمیق داشته باشد. معدود مدیرانی هم که بودند متاسفانه یا تنها بوده‌اند و یا درگیر مسائل به ظاهر مهم‌تر مثل مسئله اقتصادی بوده‌اند و تحت تاثیر فضای حاکم احتمالا علیرغم بارورشان؛ پذیرفته‌اند حل مشکلات استان صرفاراهکار اقتصادی دارد.
به نظرم ظرفیت‌های سینمایی استان به لحاظ سابقه تاریخی، زیرساخت‌ها و نیروی انسانی سرمایه‌ای است برای راه اندازی یک صنعت و یک ابرکارخانه که کارخانه‌های کوچک دیگر را به حرکت درخواهد آورد البته می‌دانم باورش سخت است اما این حقیقت دارد.

16.2156