بررسی و آسیبشناسی فضاهای پیاده محور میتواند ابزار مناسبی برای طراحان در طراحی فضاهایی با کارکردهای اجتماعی بالا باشد زیرا فضاهای شهری به عنوان عرصهای برای تبلور زندگی جمعی، نقش چشمگیری در تعیین هویت و تعامات انسانی، تداعی خاطرات و ایجاد تعلق خاطر برای نسلهای آینده دارند .ارتقای کیفیت این فضاها، انگیزهی حضور و برقراری ارتباط با محیط را در ذهن شهروندان تقویت کرده و امکان مشارکت فعال آنان را فراهم میآورد.
البته خیابان پیادهمحور، فقط از طریق نوع ویژه کفسازی ویژه و کنترل تردد اتومبیل محقق نمیشود بلکه مجموعهای از عوامل کالبدی و فضایی در موفقیت پروژه دخیل هستند. دراین رابطه، شهرداری کرمان تصمیم گرفته است تا در کنار در نظر گرفتن کالبدی مناسب برای پیادهگرایی در دو میدان شهدا (مشتاق) و توحید (ارگ)، برای پویایی و سرزندگی محیط آن به دنبال فعالیتهای غیر کالبدی نیز باشد. مهندس رضا ناصری مشاور شهردار و دبیرکارگروه مشورتی معماری و شهرسازی شهرداری کرمان با تاکید براین نکته، پروسهی موفقیت پیادهگرایی در کرمان را مستلزم عواملی میداند که دراین گفتوگو به آن پرداخته میشود.
• آقای مهندس پیادهراه کردن میدانهای شهدا و توحید چه ضرورتی دارد؟
پیادهراهها بخشی از فضاهای شهری، شبکهها و معابر شهری هستند و مانند مابقی معابر جزیی از شهر بوده و کارایی مخصوص به خود را دارند، البته در این دوره از مدیریت شهرداری تاکید خاصی بر پیادهراهسازی وجود ندارد بلکه موضوع اصلی پیاده محوری یا پیادهگرایی است.
در مورد ضرورت اجرای این طرح باید بگویم ما در سالهای متمادی با اجازه دادن به خودرو و تسلط آن بر شهر، مسایل و مشکلاتی را ایجاد کردهایم و هم اکنون با معضلی شهری چون ترافیک روبه رو هستیم و با این نوع از حملونقل شهری باید در انتظار آلودگی هوا هم باشیم به طوری که سال گذشته در مدت چند روز کرمان در مرز آلودگی شدید هوا قرار گرفته بود و ما با این سیستم غلط به سمتی میرویم که آسمان آبی کرمان را به زودی از دست میدهیم.
مشکل دیگر این است که مردم شهر کرمان از جمله کمتحرکترین مردم شهرهای ایران هستند به همین لحاظ ما در این شهر با درصد بالایی از بیماریهای قلبی و عروقی و دیابت مواجه هستیم؛ این درحالی است که امکان ورزش حرفهای برای تمامی اقشار جامعه وجود ندارد و شهر به گونهای است که امکان تحرک فیزیکی از مردم گرفته شده است. از طرفی نتوانستیم برای بخش عمدهای از ساکنان شهر کرمان چون معلولان، سالمندان، کودکان و خانمهای باردار امکاناتی در فضای شهری فراهم کنیم و به هین سبب باید به فکر تغییر این شرایط باشیم.
• به نظر شما تسلط خودرو در شهر کرمان با کالبد این شهر چه کرده است؟
ما با اختصاص بودجه و توجه بیشتر به خودرو، بافت مرکزی و تاریخی شهر را تضعیف و مشکلاتی را برای این منطقه ایجاد کردیم. ما به اقتصاد شهروندان لطمه وارد کرده و با مدیریت نکردن ترافیک، باعث شدیم تا زمان زیادی از وقت شهروندان در ترافیک هدر رود، استرس و تنش زیادی به آنها وارد شود. پس خواسته یا ناخواسته کاری کردیم تا اجتماع انسانی و تعاملات مردمی به شدت تضعیف شود زیرا در درون ماشینها و معابر سواره هرگز تعاملات اجتماعی شکل نمیگیرد، پس اول باید برای آن فکری بکنیم.
• این روند مدیریت شهری و توجه نکردن به فضاهای عمومی چه عواقبی داشته است؟
تجربه نشان میدهد که این نوع شیوهی شهرسازی و مدیریت شهری به صورت انفعالی، ما را مجبور میکند که دایم به دنبال حل مشکل معابر سواره باشیم و فکر میکنیم باید خیابانها را تعریض کرده یا با صرف هزینههای زیادی معبری را تبدیل به تقاطع غیر همسطح کنیم. اهمیت دادن بیش از حد به خودرو حتی ما را مجبور کرده که به جدارههای شهری که خاطرات شهروندان را شکل میدهد تعرض کنیم و برای ایجاد فضایی بیشتر برای سواره، آنها را از بین ببریم و بافتهای تاریخی را تحت تاثیر خودرومحوری، قرار دهیم. پس با این وجود تسلط خودرو مشکلاتی برای ما ایجاد کرده و لازم است که آرام آرام شهر را از سلطهی خودرو بیرون بکشیم.
• آقای مهندس شما به فضای عمومی اشاره کردید، وضعیت این فضاها که محل تعاملات اجتماعی بوده و پویایی و سرزندگی یک شهر را نشان میدهد در شهری چون کرمان چگونه است؟
مشکل اصلی این است که به طور اساسی زندگی در فضای عمومی شهر کرمان رو به مرگ است چرا که امکان حضور و زندگی عابر پیاده از شهر کرمان گرفته شده است. طراحی فضای شهری به سمتی رفته که شهروندان برای تردد در شهر حتما باید از خودرو استفاده کنند.
• اگر بخواهیم این رویکرد انفعالی را در شهر تغییر دهیم، چه باید کنیم؟
اگر بخواهیم این رویکرد انفعالی معماری و شهرسازی را در شهر تغییر دهیم و بخواهیم شهر را از این وضعیت خارج کنیم باید به کمک توسعهی فضای شهری حرکت خودرو را محدود، حیات و زندگی را به شهر برگردانیم و لازمهی تحقق این امر، این است که به صورت کلی در همهی سطوح تصمیمگیری برای شهر، این روند را در پیش بگیریم و هدفمان و رویکردمان را از تسریع حرکت سواره به تسهیل حرکت پیاده تغییر دهیم.
ما برای تسهیل حرکت سواره، بودجههای زیادی خرج کردیم و اگر لازم باشد مجدد ملکی را تملک و خیابانی را تعریض میکنیم و اتوبان میسازیم. بنابراین برای تغییر این روند باید همین کار را برای عابر پیاده انجام دهیم چرا که فضاهای زیادی از شهر را به ضرر عابر پیاده تضعیف کردیم و در عوض آن را به سواره بخشیدیم؛ پس در مدیریت شهری برای ساختن پیادهرو به نفع عابرپیاده، سهلانگاری کردیم.
حال زمان آن رسیده که در رویکرد مدیریت شهری و تصمیمگیری برای فضای شهری اولویت را به عابرپیاده بدهیم و به سمت پیادهمحوری و پیادهگرایی برویم تا بتوانیم اوضاع را بهتر کنیم.
• بین پیادهراهسازی با پیادهگرایی چه تفاوتی وجود دارد؟
بین پیادهراهسازی و پیادهراههای زینتی و پیادهگرایی تفاوت وجود دارد. اصل مهم پیادهگرایی است. تفاوت زیادی هم بین این مفاهیم وجود دارد. ما الان در دورهای هستیم که میخواهیم شهرمان پیادهمحورتر شود، حتی ممکن است، پیادهراهی هم ساخته نشود. اما هدف این نیست بلکه ما به دنبال آن هستیم که زندگی در فضاهای عمومی شهر کرمان را احیا کرده و امکان حضور عابر پیاده در شهر کرمان را فراهم کنیم. این موضوع جزء برنامههای جدی شهرداری بوده و در تمامی حوزهها تسری پیدا خواهد کرد، مثلا در حوزهی حمل و نقل، بیشتر بر حمل و نقل عمومی تاکید شده و در برنامههای عمران شهری به پیادهروسازی، اصلاح مبلمان شهری و ایمن کردن پیادهروها نیز توجه میشود.
در رویکرد ایجاد فضای سبز شهری باید به سمتی برویم که فضای سبز بیشتر برای عابرپیاده سایهانداز باشد تا برای سوارهها چشمنواز. خطوط ایمن برای دوچرخه باید به شکل اصولی ایجاد شود و امکان حضور ویلچر، کالسکه، سبدچرخدار خرید در معابر فراهم شود، به طور کلی در شهر باید تعادل برقرار شود به طوری که شهروندان احساس نکنند که ماشین همهجا را فراگرفته و حتی پلهای عابرپیاده به اشغال آنها درآمده است. پس ما باید بتوانیم حق عابرپیاده را به او برگردانیم. در این صورت است که مردم کمکم تشویق میشوند که از خودرو کمتر استفاده کرده و احساس کنند که عابران پیاده راحتتر از سوارهها در شهر تردد دارند. اگر حال و هوای شهر تغییر کند، استفادهی شهروندان نیز کمکم تغییر کرده و مشکل ترافیک و آلودگی هوا کاهش مییابد.
• چه ملاکهایی میتوانیم برای پیادهراهها در نظر بگیریم؟ آیا برای این اقدام میتوانیم از تجربهی شهرهای دیگر استفاده کنیم؟
سیستم حمل و نقل شهری در هر شهری متفاوت است چراکه هر شهری بر اساس شرایط کالبدی، ملزومات خاص خود را دارد پس ما نیز درشهر کرمان باید شرایط خودمان را درک کنیم و به این نکته توجه داشته باشیم که ما با اصفهان، تهران و تبریز یا هر شهر دیگری تفاوت عمدهای داریم. نباید مانند سابق دنبالهروی شهرهای دیگر باشیم بلکه باید شرایط شهر کرمان را از جنبههای متفاوت بررسی کنیم؛ مثلا ما در شهری چون اصفهان خیابانهای شلوغ در عین حال پیادهروهای پر تراکمی داریم در حالیکه در شهر کرمان عابرپیاده به ندرت در پیاده روها دیده میشود.
باید بگویم کرمان به طور افراطی و به صورت اغراق شدهای تحت سلطهی خودرو درآمده است. پس شهری که به این شدت خودرو محور بوده و هست؛ نشان میدهد که خودرو با فرهنگ شهرنشینی آن عجین شده و اگر معبری بسته شود مشکلات زیادی ایجاد میشود. پس ابتدا لازم است ما پیادهراههای خوب و استانداری بسازیم چرا که در حال حاضر یک پیادهراه ایمن، صاف و بدون پستی و بلندی در شهر نداریم و اغلب معابر در بارندگی دچار آبگرفتگی شده و در شب نور و روشنایی کافی ندارند.
البته به نظر من بهتر است که ابتدای امر به شکل نمادین، پیادهرویی کاملا استاندارد ساخته شود و بعد به تدریج این رویکرد جزو برنامهی بزرگتر و جامعتر قرار گیرد تا شهر کرمان را پیاده مدارتر کند زیرا ما باید شهر را به گونهای بسازیم که بتوانیم در آن زندگی کنیم و پیادهراهها میتواند جزیی از این برنامهها باشند.
• همان طور که میدانید شهرداری قصد دارد میدان شهدا و توحید را به پیادهراه تبدیل کند. برای اجرای این طرح چه مطالعاتی انجام شده و یا لازم است انجام شود؟
اول باید بگویم میدان توحید و شهدا دو میدان هستند و اصلا مسیر نیستند و از طرفی بین دو مفهوم فلکه و میدان قرار گرفتهاند یعنی نه به طور مطلق میدان هستند نه فلکه. میدان یک فضای شهری و بخشی از فضای عمومی بوده و جایی است که فعالیتهای شهری در آن به شکل پررنگتری وجود دارد یعنی فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری در آن وجود دارد و محلی برای تعاملات اجتماعی است.
البته در حال حاضر در این دو میدان خودرو تسلط بیشتری پیدا کرده، بنابراین در مدیریت شهری تصمیم گرفته شده که تعادل بر هم خوردهی میدان به نفع حضور عابرپیاده تغییر کند چرا که بزرگترین مشکل میدان شهدا تراکم خودروها است. از آنجایی که بازار، پیادهراهی شلوغ است که حضوری پررنگ و پرقدرت در آن حوالی دارد، جمعیت میتواند در میدان مشتاق نیز حضور داشته باشد اما چون خودرو به آنجا تسلط پیدا کرده است مردم تمایلی برای حضور دراین میدان ندارند.
پس باید کالبد شهری را در اختیار عابرپیاده قرار دهیم، آنوقت شاهد حضور مردم خواهیم بود. البته برای ارتقای کیفیت محیط از لحاظ معماری باید به خوبی کار کنیم، مثلا فضای روز را پویاتر و فضای شب را ایمنتر و زیبا نشان دهیم و فعالیتهای اجتماعی، هنری و اقتصادی را در آنجا رونق دهیم چراکه آوردن این گونه فعالیتها به فضای شهری، باعث شادابی و پویای شهر میشود.
فضای شهری باید پر از فعالیتهای تدوین نشده باشد. ما میتوانیم در این فضا در ماههای خاصی برنامهی عزاداری داشته باشیم، کنسرت برگزار کنیم، گالری بزنیم و بازیهای محلی را به این فضاها بیاوریم. اگر با این رویکرد کیفیت فضای شهری را بالا ببریم کمکم شاهد حضور عابران پیاده نیز خواهیم بود.
• آقای مهندس چگونه میتوانیم کیفیت فضای شهری را در دو میدان شهدا و توحید بالا ببریم؟
وقتی میخواهیم روی نقطهای از شهر کار کنیم ابتدا باید بدانیم هدف اصلی چیست. اگر میخواهیم کیفیت شهری میدان شهدا و توحید را ارتقا دهیم باید درمورد آن و راههای رسیدن به آن فکر کنیم. اگر هدفمان این است که دو میدان شهدا و توحید سرزندگی و پویایی بیشتری داشته باشند، باید از تمام امکانات بالقوه و بالفعل آنجا استفاده کنیم، مثلا یکی از این موارد حضور خودروها است اگر آنرا در ساعاتی از شبانهروز متعادل کنیم حضور آنان باعث افزایش ایمنی محیط میشود.
یکی از کارهایی که میتوانیم انجام دهیم تقویت خطوط حمل و نقل عمومی است و با توجه به اینکه میدان شهدا آغاز و پایان خطوط حمل و نقل شهر کرمان است پس نباید آنرا از بین برده یا حذف کنیم. همچنین برای حضور خودروهای اضطراری باید برنامه داشته باشیم و در عین حال اگر بتوانیم به یک گروه موسیقی، یا گروه عزاداری و برای برگزاری مراسم فرهنگی و هنری و یا اجرای تئاتر خیابانی فضا بدهیم به پویایی میدان کمک کردهایم.
• به نظر شما چطور میتوانیم حضور سواره را در این دو میدان کنترل کنیم؟
با کمکردن سطح اشغال فضا میتوانیم حضورسواره را کنترل کنیم. دراین طرح، میدان شهدا تبدیل به سه راهی شده و ترافیک شمال به جنوب آن قطع یا جابهجا میشود و سه معبر جنوبی منتهی به مشتاق مانند خیابانهای میرزارضا، مادر و 17 شهریور بسته میشود. البته چگونگی اجرای کلی این طرح هنوز در دست بررسی است.
در مورد میدان توحید هم باید بگویم هرچند معابر منتهی به میدان توحید بسته میشود اما حضور خودرو در بعضی از ساعات میتواند مفید باشد و به سرزندگی فضا کمک کند.
• آیا طرح میدان توحید میتواند موفقتراز میدان شهدا باشد؟
میدان توحید نقطهی مهمی را به هم وصل نمیکند و پس از احداث خیابان گلبازخان از شبکهی معابر شهری خارج شده است، اما میدان شهدا اینگونه نیست و نقطهی مهم اتصال شرقی و غربی و شمالی و جنوبی است. میدان توحید(ارگ) برای شبکهی سوارهی معابر شهری سختی و نقصانی ایجاد نمیکند. اما از نقطهنظر حضور عابرپیاده، مشتاق از ارگ قویتر و شرایط بهتری دارد زیرا جمعیت زیادی اطراف آن زندگی میکنند و نقطهی پایان و شروع حمل و نقل عمومی است. با توجه به اینکه مشتاق وصل کنندهی معابر شهری بوده و رونق بیشتری دارد به احتمال اینکه پروژهی میدان توحید شکست بخورد بیشتر از میدان شهدا (مشتاق) است.
البته در بستن معابر این دو میدان باید به نکاتی توجه کرد؛ اینکه آیا تاکسی در آن وارد میشود یا خیر؟ اتوبوس و تاکسیها کجا میتوانند مسافر را سوار یا پیاده کنند؟ آیا پارکینگ با حجم مناسب در اطراف آن وجود دارد یا خیر؟ معماری آن میدان چگونه خواهد بود؟ آیا شرایط لازم را دارد؟ تکلیف درختان چه میشود؟ آیا میدان به گونهای است که جلوی دید را نگیرد؟ با پاسخ دادن به این سوالات مشخص میشود که ما چه برنامهای برای تغییر کاربری داریم. آیا میتوانیم با فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی کیفیت فضا را بالا ببریم؟
• با توجه به وضعیت کالبدی ارگ در مقایسه با میدان مشتاق، این میدان میتواند پاسخگوی گردشگران باشد؟
به نظر من شهری که برای شهروندان جذاب نباشد به درد توریستها هم نمیخورد. چون گردشگران دوست دارند زندگی مردم را در آمیختگی با کالبد شهری ببینند. فیزیک شهر و فعالیتهایی که در آن انجام میشود با هم جذابیت دارند.
همان طور که گفتم در فرایند بازآفرینی شهری بخشی از فعالیتها غیرکالبدی است، بنابراین برای زنده نگه داشتن میدان ارگ باید برنامههایی فرهنگی و اجتماعی را در نظر بگیریم. ما باید بتوانیم شهر کرمان را از رخدادهای فرهنگی و هنری پر کنیم پس بهتر است فضای کافی در شهر در اختیار هنرمندان قرار دهیم زیرا پارکها جای مناسبی برای برگزاری مراسم فرهنگی و هنری و برپایی گالریها نیستند. پارک محیطی است که خانوادهها میخواهند در آن آرامش داشته باشند در حالیکه صدای بلندگو و سروصدا این آرامش را برهم میزند مثل آن است که ما در لابی و فضای بیمارستان کنسرت برگزار کنیم.
پارک کارکرد دیگری دارد و برگزاری نمایشگاهها، جنگشادی و جشنها مخصوص فضاهای شهری است و ما باید این قابلیت را به میدان برگردانیم. پس لازم است در ابتدای امر میدان را به لحاظ کالبدی به عنوان فضای شهری آماده کرده و به مرور اقدام به پذیرش فعالیتهای متنوع کنیم. بعد از آن از معاونت فرهنگی، اجتماعی شهرداری، سازمانهای مردم نهاد و گالریهای هنری در خواست کنیم که از این فضا استفاده کنند یا می توانیم ورزشهای صبحگاهی را به آنجا ببریم و در فضای باز بازیهای محلی و کنسرت برگزار کنیم.
• در این پروژه دو میدان ارگ و مشتاق به لحاظ کالبدی چه تغییری میکنند؟
سیستم درختکاری آنها تغییر میکند. درحال حاضر میدانهای ذکر شده مانند پارکها، باغچه دارند و یک نرم فضا محسوب میشوند پس لازم است آنرا به سخت فضا تبدیل کرده و برای اجرای برنامههای خاص عناصر زائد را حذف کنیم .
در این طرح کف میدان، سخت فضا میشود و معبر دور میدان هم تغییر میکند به طوری که اگر قرار باشد ماشین وارد میدان شود حضور آن با گذشته فرق دارد. به دلیل ساختار معبر، ورود ماشین همراه با کندی سرعت و سختی خواهد بود. شکل معبر به گونهای میشود که حضور خودرو را نفی میکند و نشان میدهد که اینجا محل عبور عابرپیاده است . پس معنی فضا عوض میشود و از لحاظ معماری صفحهی کف میدان مشتاق و ارگ تغییر میکند.
• در طرح پیشنهادی برای پیادهراه سازی این دو میدان چه مواردی مطرح و بر آن تاکید شده است؟
در طرح پیشنهادی، شهرداری و استانداری هر دو مشاورانی داشتند که در چندین جلسه طرحهای آنان بررسی شده اما هنوز تصمیمی گرفته نشده است و احتمال دارد طرح سومی هم مطرح شود و یا یکی از این دو طرح با اصلاحاتی انتخاب شوند.
اما آنچه مسلم است این است که بعد از اقدامات عمرانی وکالبدی، شهرداری باید اقدامات غیرکالبدی برای پویایی فضا انجام دهد که در غیر اینصورت پروژه شکست میخورد. البته در کنار این موارد جدارههای میدان نیاز به بررسی دارند و معابر اطراف باید ترمیم شوند.
سخن آخر:
به عنوان مشاور شهردار و کارشناس دراین زمینه، تاکید من رفتن به سمت پیادهمحوری است تا پیادهراهسازی و اگر این طرح درست مطالعه نشود کاری نمیتوان از پیش برد. باید هر چه زودتر کنترل خودرو و محدود کردن خودرو را در دستور کار قرار دهیم، چرا که سلطهی خودرو به حدی زیاد است که حتی کوچهها مورد تعرض خودرو قرار گرفتهاند و جان عابران پیاده در خطر است. پس باید با احیای فضاهای شهری چون میدانها، حضور خودرو را محدود کنیم و گرنه خودرومحوری شهر را نابود میکند.
البته نجات بافت تاریخی به بازگرداندن زندگی به آن است و این امر هم مستلزم ایجاد پیادهراه است.
مهدیه جعفری