ایران هفدهمین کشور جمعیتی دنیا است و البته از لحاظ وسعت نیز هفدهمین کشور محسوب میشود.
ایران هفدهمین کشور جمعیتی دنیا است و البته از لحاظ وسعت نیز هفدهمین کشور محسوب میشود. سال 1290 جمعیت کشور 10 میلیون نفر بوده و در سال 90 به عدد 75 میلیون رسیدهایم و این یعنی سالیانه در حدود یک میلیون افزایش در تعداد جمعیت کشور داریم.
در تعریف کشور جوان میگویند در صورتیکه دستکم40 درصد از افراد در سنین کمتر از 15 سالگی قرار داشته و نسبت جمعیت 65 ساله و بالاتر از 4-3 درصد تجاوز نکند جمعیت جوان تلقی میشود (اغلب کشورهای رو به توسعه). برعکس اگرسهم افراد کمتر از 15 سال به حدود 25-20درصد جمعیت یا کمتر و نسبت افراد سالخورده نیز به 8 درصد یا بیشتر افزایش یابد جمعیت سالخورده تلقی میشود( اغلب کشورهای توسعه یافته) و سایر جمعیتهایی که وضعیت بینابینی داشته باشند را جمعیتهای در حال گذر میگویند.
در حال حاضر در کشور جمهوری اسلامی ایران پدیدهای مشاهده میشود که از آن به عنوان پنجره جمعیتی قلمداد میشود. این شرایط به معنی آن است که کل جمعیت 15-65 ساله کشور بیش از 50درصد از کل جمعیت را دارا بوده و مجموع دو گروه زیر 15 سال و بالای 65 سال کمتر از نصف جمعیت میشوند. از مشخصههای بارز این دوره افزایش قابل توجه جمعیت سنین کار است که اگر با برنامهریزی از آن استفاده بهینه بعمل آید شکوفایی، بالندگی و توسعهی اقتصادی کشور را بدنبال خواهد داشت.
البته ساختار جمعیت تنها محدود به ترکیب سنی و جنسی نبوده و میتواند به سایر ویژگیهای دیگر جمعیت از قبیل وضعیت ازدواج و طلاق، سواد، اشتغال و ...را نیز در برگیرد.
نرخ باروری کلی(TFR):
نرخ باروری کلی، متوسط تعداد فرزندانی است که یک زن در طول دوران باروری خود بدنیا میآورد. این میزان برای پیشگیری از منفی شدن رشد جمعیت بایستی بالاتر از حد جایگزینی (2.1) باشد. بر اساس سرشماریهای انجام شده نرخ باروری کلی در کشور روند نزولی داشته به صورتیکه از عدد6.8 در سال 60 به عدد 1.8 در سال 90 رسیدهایم. این کاهش فرزندآوری را میتوان از تبعات رشد اقتصادی و فرهنگی کشور دانست.
نرخ خام مرگ و میزان امید به زندگی:
نرخ خام مرگ در کشور سیر کاهشی بسیار سریعی به خصوص در گروههای سنی نوزادان و زیر یک سال داشته است که میتوان آن را معلول گسترش شبکههای منسجم بهداشتی درمانی در سراسر کشور و ارائهی خدمات بهداشتی اولیه از طریق خانههای بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی، بالا رفتن دسترسی مردم به این خدمات و ارتقای سطح دانش و آگاهی عمومی دانست. از سایر نتایج این اقدامات ارتقای شاخص امید به زندگی میباشد به صورتیکه از 57.63 در مردان و57.44 در زنان در سال 1335 به 70.4 در مردان و 74.6 در زنان در سال 90 رسیده است.
تاثیر مهاجرت بر جمعیت
مهاجران وارد شده و آن دسته از اعضای خانوارهای معمولی ساکن که طی nسال قبل به شهر یا ابادی محل سرشماری وارد و اقامت گزیدهاند، به عنوان مهاجران وارد شده طی سال مذکور شناخته میشوند. تفاوت بین مهاجران وارد شده و مهاجران خارج شده به عنوان خالص مهاجرت تعریف میشود و از تقسیم خالص مهاجرت یک منطقه برجمعیت همان منطقه در همان سال و ضرب آن در عدد 100 میزان خالص مهاجرت یک منطقه محاسبه میشود.
جمعیت جهان:
رشد جمعیت جهان کماکان از نگرانیهای جامعهی بین المللی است. در حال حاضر رشد جمعیت جهان حدود 1.3درصد است که تقریبا نیمی از آن مربوط به 6 کشور هند، چین، پاکستان، نیجریه، بنگلادش و اندونزی است. علی رغم کاهش نرخ باروری جهانی و این واقیعیت که از سال 1995 به بعد نرخ باروری کلی کمتر از حد جانشینی بوده است روند جمعیت جهان در سالهای آینده همچنان صعودی بوده و ارقام مطلق جمعیت به خصوص در مناطق کمتر توسعه یافته افزایش چشمگیری خواهد داشت. هزاره سوم شاهد رقم بیسابقه تعداد جوانان در تاریخ است و بیش از یک میلیون نفر از جمعیت جهان در سنین بین 24-15 سال قرار دارند.
جمعیت و پیش بینیهای آینده
پیشبینیهای جمعیتی برای ارزیابی نیازهای آیندهی کشور یا منطقه ضروری است. این پیشبینیها سیاستگذاران را قادر میسازد تا بتوانند با توجه به تغییرات مطلق جمعیت و نسبت گروههای سنی برای توسعه متوازن برنامه ریزی کرده و جهت رفع نیازهای آتی جامعه چون ایجاد مشاغل جدید، نیاز های آموزشی، بهداشتی و درمانی، مسکن، غذا، و ...اطلاعات لازم را در اختیار ارگانهای ذیربط قرار دهند. از آنجاییکه اندازهی جمعیت متاثر از شاخصهای مرگ و میر، موالید و مهاجرت بوده و ساخت جمعیت نیز تابعی از الگوی سنی این سه عامل است لذا تمام فرضیهسازیها برای برآورد آینده جمعیت تابع تغییرات گفته شده خواهد بود.
تغییرات قابل ملاحظه روش زندگی در هر نسل، تغییرات هر روزه تکنولوژی و ...نیز در تغییرات جمعیتی موثر میباشند.
تک فرزندی، معضلی دیگر
امروزه عواملی از قبیل افزایش متوسط سن ازدواج و داشتن زمان کمتر برای فرزندآوری، تحصیل و اشتغال بانوان، فراهم نبودن تسهیلات لازم برای مادران شاغل، مشکلات ناباروری، طلاقهای رسمی و عاطفی، مسایل اقتصادی و ... موجب شده است که خانوادهها به سوی تک فرزندی و فرزند کمتر بروند. خود این روند موجب آثار روحی و روانی زیادی روی این فرزندان شده است و فرزندان این خانوادهها به جای بازی و معاشرت با همسالان خود در دنیای دیجیتال و در تنهایی خود غرق هستند که به طور معمول بچههایی از نظر شخصیتی خودخواه، منزوی، ناتوان در برقراری ارتباط با دیگران میشوند در حالیکه این مشکلات در خانوادههای پرجمعیت و با فرزندان بیشتر بسیار کمتر است. البته تک فرزندی تنها، معضل جامعهی ما نیست. مطرح ترین مورد در خصوص سابقهی تک فرزندی به کشور چین بر میگردد. چین که اکنون 1.34 میلیارد نفر جمعیت دارد، از سال 1980 سیاست تک فرزندی را اجرا کرده است. هرچند نحوهی اجرای این سیاست در مناطق مختلف چین یکسان نبوده و در بعضی مناطق روستایی به خانوادههایی که فرزند اول آنان دختر یا معلول باشد؛ یا مهاجران چینی که از خارج به کشور باز میگردند، اجازهی داشتن فرزند دیگری هم داده میشد، اما در بیشتر مناطق چین، خانوادههایی که مقررات محدودیت تعداد فرزند را نادیده بگیرند با جریمهی نقدی و تنبیهات دیگری در زمینهی اشتغال و امکانات رفاهی مواجه میشوند
با اینکه همواره مسئولان این کشور، سیاست تک فرزندی را موفق ارزیابی میکردند، اما بر اساس آمارهای موجود سیاست تک فرزندی در سالهای گذشته منجر به 281 میلیون سقط جنین شده است؛ از سوی دیگر این روند منجر به انتقاد گروههای حقوق بشر طی سالهای گذشته شده که آنرا مغایر با آزادیهای فردی میدانستند.
سیاست تک فرزندی در سال 2011 از سوی دولت چین به دلیل بالا رفتن میانگین سن در این کشور و احتمال بروز بحران در آینده لغو شد و بعد از آن هر زوج چینی میتوانست حداکثر دو فرزند داشته باشد.
در کشور ما نیز بدنبال بالا رفتن سن ازدواج، افزایش سطح تحصیلات و اشتغال خانمها تک فرزندی در حال گسترش است.
از آنجاییکه تک فرزندی آثار و تبعات منفی را برای سلامت روانی_اجتماعی کودک و خانواده بر جای میگذارد، آشنا کردن خانواده با این عوارض بسیار ضروری به نظر میرسد. برخی از این آسیبها عبارتند از:
• توجه افراطی و لوس کردن
• حفاظت بیش از حد و بیش تیماری
• کوتاهی در تربیت و ادب کردن
• جبران افراطی ناشی از احساس گناه
• توقعات غیر منطقی و غیر واقع بینانهی والدین از کودک تک فرزند
• برخورد با بچه همانند یک فرد بالغ
• تحسین افراطی و بیش از حد
در پایان به ذکر جمله ای از کتاب " پیامدها و مشکلات تک فرزندی" تالیف دکتر نوذر نخعی بسنده میکنیم:
"دوران بچگی فرایندیست که باید چشیده شود، مسابقهای نیست که هرچه سریعتر به پایان برسد و لذا باید حق گذر از این مسیر برای هر فرزندی تضمین شود، تا مسیر زندگی را با روال طبیعی و به شیوهی خودش طی کند. تک فرزندی به خودی خود فرصت تجربه نمودن تمام عیار دوران کودکی را از فرزندمان میگیرد"