در حوزه داخل شهری و داخل استانی وجود یک روزنامه که صدای شهروندان استان کرمان را به گوش همدیگر برساند، لازم و ضروری است اما درباره جزئیاتش کارشناسان باید به اقناع برسند.
جناب عالمزاده، از شنیدن این خبر که تولد کرمانشهر مقارن با روز خبرنگار میباشد و این شماره، پانزدهمین سال انتشار کرمانشهر را نوید میدهد، چه حسی دارید؟
فکر میکنم انتشار یک نشریه با روز خبرنگار، تقارن خیلی خوبی باشد، به هر حال رسالت اصلی هر روزنامهای خبررسانی است و شاید بتوان گفت که کار اصلی در هر روزنامهای را نیز خبرنگار انجام میدهد، بنابراین حالا اینکه اینها با هم مقارن شده است، اتفاق خیلی خوب و مبارکی است و باعث هم میشود که هر سال در سالروز تولد «کرمانشهر» برای این نشریه یادآوری بشود که ببیند با چه کیفیتی دارد کار میکند و ارزیابی کند که تا چه حد بر محور رسالت حرفهای خود حرکت کرده و یا از آن فاصله گرفته است.
و از شنیدن خبر 15 سالگی چه حسی دارید؟
نمیدانم قیاس درستی است که سن یک نشریه را با سن آدمی مقایسه کنیم یا نه، اما به هر شکل، میدانیم که یک انسان در مسیر رشد خود، در سنین نوجوانی نزدیک به سن 18 سالگی خیلی از دورههای آموزشی خود را طی کرده و به بلوغ نزدیک است، اما با اینحال راه بسیاری در پیش دارد، در حالیکه قطعا برای روزنامه این زمان زیاد است و اگر بخواهیم کرمانشهر را با یک آدم مقایسه کنیم، فکر میکنم 15 سالگی برای که یک روزنامه زمان نسبتا خوبی بوده که به بلوغ خودش رسیده باشد، یعنی حرفهای کار کرده باشد و واقعا به ثمر رسیده باشد. کرمانشهر ما نیز، هم دورههای طلایی داشته، هم دورههای افول، اما به نظر من از آن جهت که کرمانشهر نشریهای است که حداقل حمایت مالی شهرداری را دارد، انتظار میرفت تا کنون جایگاهی بسیار ممتازتر از این که دارد، داشته باشد.
آقای عالمزاده، بعضیها میگویند شما به فضای مجازی بیشتر از نشریات مکتوب توجه و اعتنا دارید، آیا این درست است؟
خیر، به این شکلی که شما مطرح میکنید درست نیست اما من تحلیل خود را دارم که شاید موجب سوءتفاهمی شده باشد که از آن یاد میکنید، به نظر من بحث اطلاعرسانی در دنیای امروز به هر حال یک اصل است و نمیشود آن را نادیده گرفت که به عنوان یک اصل سر جای خود معتبر است، اما مشکلی که من به نوبه خود در این میان حس میکنم (که البته شاید یک نظر غیرکارشناسی و صرفا شخصی باشد) این است که احساس میکنم چه روزنامه و چه هفتهنامه و چه ماهنامه، سرعت اطلاعرسانیشان با سرعت فضای مجازی متناسب نیست و به همین دلیل در این رقابت یک مقدار آسیبپذیر شدهاند، چرا که عموما مجبور هستند اخباری را منتشر کنند و به آن بپردازند که قبلا در فضای مجازی منتشر شده و به نوعی به آنها پرداخته شده است. این مساله، اخبار نشریات را از تازگی انداخته و به نظر من با اذعان به این نکته باید اندیشید که چگونه میشود، نشریات مکتوب را از این آسیب رهانید و کار را چگونه میتوان پیش برد که جذابیت رسانههای مکتوب در حوزه اطلاعرسانی و و مرجعیت حرفهای به آنها بازگردد و این جذابیت مخصوصا برای مردم زیاد و زیادتر شود.
این در حالی است که فضای مجازی سرشار از اخبار درست و نادرست است. دغدغه من در این شرایط این است که بدانیم چه جوری میشود از ظرفیت رسانههای مکتوب استفاده بکنیم.
اگر کرمانشهر بخواهد توسعه پیدا کند و با توجه به دغدغه شما که واقعی هم هست، طرح و راهکاری کارشناسانه ارائه دهد، آیا از توسعه آن حمایت میکنید؟
قطعا اگر برای مردم جذابیت و فایده داشته باشد، حمایت میکنم اما اگر احساس کنم با این تکنولوژی جدید، انتشار یک نشریه هیچ وجه اقناعی ندارد، خب این دغدغه مطرح میشود که اصولا چرا باید حمایت کنیم؟ اما پاسخ نهایی این سوال قطعا با کارشناسان است که اگر بنشینند و در این حوزه به اغنای فکر برسند، من هم به شخصه، علاقهمندم که کرمانشهر به عنوان یک روزنامه یا یک هفتهنامه، صدای شهر و شهروندان را به همدیگر برساند و در این بین طبیعی است که شهرداری هم به عنوان نماد متولی شهر، جایگاه ممتازی به عنوان حامی میتواند داشته باشد.
شخصا از تعدادی از کارشناسان مطبوعات شنیدهام که کرمان به یک روزنامه شهری که صدای کرمان را در سطح ملی و منطقهای رساتر کند، نیاز مبرم دارد، شما چه فکر میکنید؟
اگر با این نگاه باشد که واقعا صدای کرمان، چه شهر و چه استان را در سطح ملی و منطقهای بلند کند و به گوش دیگر هموطنان برساند، بسیار کار بزرگی است و مسلما ضرورت است و باید برای تحقق آن کوشید اما اگر روند برعکس باشد، یعنی قرار باشد اخبار و اطلاعاتی که در سطح کشور توسط دیگر نشریات و رسانهها منعکس میشود، باز نشر داده شود، با آن موافق نیستم.
در حوزه داخل شهری و داخل استانی هم همانطور که گفتم وجود یک روزنامه که صدای شهروندان استان کرمان را به گوش همدیگر برساند، لازم و ضروری است اما درباره جزئیاتش کارشناسان باید به اقناع برسند.
رضا شمسی