قرارمان این بود در این ستون گالریگردی کنیم از برنامههای گالری بنویسیم گالریهایی که بعد از سالها فعالیت جسته و گریخته مهجور ماندهاند و هنوز نتوانستهاند جای پای خود را بین خانوادهها پر کنند طوری که اگر آخر هفته یا شبی را برای بیرون رفتن از منزل در نظر میگیرند گالری هم یکی از گزینههای انتخابی آنها برای رفتن باشد.
وقتی هنوز خیلیها ضرورت گالری رفتن را احاس نکرده اند و دردناکتر اینکه هنوز خیلی نمیدانند گالری چه جایی است؛ و اصلا کرمان هم گالری دارد برای همین گفتم بیایم به جای برنامهها اول خود گالری و ضرورتش را گوشزد کنم. و اینقدر از گالری و نمایشگاه بگویم تا همه بدانند در این بلبوشوی اقتصاد و سیاست که همه جوانب زندگی ما را تحت تاثیر قرار داده و ما همه درگیر روزمرگیهای خود شدیم که مجالی برای رها بودن از تعلقات و درگیریهای ذهنی برایمان نمانده و روزانه فقط آلودگی صوتی و تصویری میبینیم و این عادت هر روزه ما را عصبی کرده، هنوز هم لذتهایی وجود دارد که میتواند روح را برواز دهد؛ لذت رفتن به یک گالری و دیدن آثار هنری میتوانند ذهن را لحظهای از هیاهوی روزمره دور کند.
در دوران هجمهی تکنولوژی اثر هنری میتواند لحظهای و ساعتی ما را از هیاهوی کاذب رها کند و به دنیای تصویر و زیبایی ببرد و عادات تصویری ما را تغیردهد، دیدن تابلوی نقاشی که حاصل ذوق و خلاقیت هنری هنرمند است ما را به دنیایی سرشار از هنر میبرد؛ اینکه ساعتی را به دور از روزمرگیهای معمول با هنر بگذارنیم در دراز مدت دیدی زیباشناسانه به ما میدهد که دیگر همیشه دنبال آن میگردیم و این یک عادت تصویری خوب است. دوستی که چند سال در کشور دیگری زندگی کرده بود میگفت: در آن کشور مردم سخت کار میکنند اما بعد از کار روزانه خیلی از آنها حتما در مسیر خانه به گالریهای شهر سر میزنند و این جز عادات زندگی آنها است و اگر نباشد انگار چیزی کم دارند. همان جا از دوستم پرسیدم فکر میکنی چرا ما این عادت را نداریم! مکثی کرد و گفت شاید گالری ها خوب معرفی نشدهاند.
راست میگفت؛ من هم بارها از خیلیها شنیدم که هنوز نمیدانند در شهرکرمان 6 گالری فعال وجود دارد باز هم به همان حرف اولم بر میگردم که بگویم همهی حرف من و امثال من این است که بگوییم در این شهر گالری هم وجود دارد و حالا شمای شهروند بیایید و فلان نمایشگاه را ببینید؛ این پلهی اول است، اگر این پلهها یکی یکی و به درستی طی شود ما به جایی می رسیم که دیگر نیازی نیست اینجا از ضرورت گالری رفتن بگویم آن وقت نبودن گالری حس میشود و فقط باید از نمایشگاههای خوب و هنرمند و نقد اثر بگویم. امیدوارم هر چه زودتر به آن روز برسیم. دیگر اینکه الان که به آخر سال نزدیک میشویم شاید از دید خیلیها زمان خوبی برای گالریها است و قطعا اگر شرایط مساعد بود باید اینگونه میبود؛ اما شرایط جامعه روی فعالیت گالریها اثر گذاشته و برنامههای کمتری می بینیم و فقط گالری دیبا و یادگاران در دو هفته پیش رو نمایشگاه دارند که در ادامه به معرفی آنها میپردازم:
طبیعت بیجان آرمین در گالری دیبا
گالری دیبا که نمایشگاه نقاشی گروهی یکم را پشت سر گذاشت سوم اسفند میزبان نقاشیهای «علی آرمین» است، او کارشناس نقاشی از دانشگاه باهنر کرمان است و تاکنون چند نمایشگاه انفرادی و گروهی داشته است این بار آثاری با موضوع «طبیعت بیجان» را به گالری آورده و تا 13 اسفند منتظر مخاطبین است تا فرصت گفت و گو ومواجه آنها با آثارش فراهم شود .
جنگ در یادگاران
«جنگ در مستطیل کوچک» عنوان نمایشگاه دیگری است که گالری یادگاران تدارک دیده است دراین نمایشگاه آثار عکاسی و نقاشی و طراحی به نمایش در میآید و محوریت آثار بر اساس جنگ است که نگاه هنرمندان را این موضوع ارایه میدهد علاقهمندان به دیدن این نمایشگاه ده تا 16 اسفند میتوانند بر دیوار یادگاران این آثار را ببینند.
لازم به ذکر است یادآور شوم که گالریهای «رستاک» و «سروستان» و «آزاد» در هفتهی پیش رو نمایشگاه و برنامهای ندارند.
رحیم بنی اسد آزاد