سه شنبه 4 اردیبهشت 1403
  • جامعه
  • شماره خبر: 9606229
  • 1 اسفند 1396
  • 11:18
  • امتیاز:5/4
  • امتیاز شما
مبلمان شهری، زبان ناطق هویت شهری

برگی دیگر از پرونده‌ی شهر و شهروند

مبلمان شهری، زبان ناطق هویت شهری

شهر موجودی زنده و فعال است که با نبض زندگی و نیازهای روزمره‌ی مردم در تپش است. این موجود زنده و فعال، باید متناسب با شرایط عصر خود، برای پاسخ‌گویی به نیازهای جدید، به اسباب و تجهیزاتی خاص مجهز شود. هم زمان با این تپش است که شهر و فضاهای مختلف آن بستر و ظرف مناسبی برای انواع فعالیت‌های فردی یا گروهی شهروندان می‌شود. در صنعت شهرسازی و زیبا‌سازی فضاهای شهری اصطلاح مبلمان شهری به کار برده می‌شود که به نظر شهروندان و کارشناسان در کارآمد کردن شهر بسیار موثر است.

مبلمان شهری به مجموعه اجزایی گفته می‌شود که در فضاهای شهری چیده می‌شوند، برای رفع نیازهای زیست‌محیطی شهروندان استفاده می‌شوند و منظر و هویت شهری را، تحت‌الشعاع قرار می دهند.
نقش اصلی مبلمان شهری در سطح خیابان‌ها و فضاهای شهری، ایجاد مکان‌هایی است که زبان ناطق هویت انسان و منظر شهری مطلوب، باشد.
در مجموع، مبلمان شهری اجزا و امکاناتی هستند که با ویژگی‌های مختلف خود هم‌چون رنگ، شکل، فراوانی، نوع مکان گیری مناسب و ...، در ارتقای کیفیت و کمیت محیط، ویژگی‌های بصری، خدمت‌رسانی به مردم و رفع نیازهای مختلف آن‌ها نقشی زیادی برعهده دارند. زمانی این اجزا و امکانات مبلمان شهری تلقی می شوند که اول در فضاهای باز شهری مکان‌یابی شده و کارکرد عمومی داشته باشند و دوم این‌که، وجود آن‌ها در فضای شهری نیازی از نیازهای عمومی شهروندان را تأمین کنند. 
در واقع حذف مبلمان شهری از فضاهای شهری یا نامناسب بودن آن‌ها، موجب ناکارآمدی و اختلال در عملکرد نظام شهری می‌شود و نیازهای متعدد شهروندان بی‌پاسخ می‌ماند.
ضرب‌المثلی می‌گوید: اگرمی‌خواهید احترام مدیران شهری را نسبت به مردم بسنجید، به مبلمان آن شهرنگاهی بیاندازید.

با توجه به اهمیت این موضوع، دومین مساله‌ای که برای پیگیری در پرونده‌ی شهروندی برگزیدیم، وضعیت شهرمان از نظر مبلمان شهری است.
در برگ اول، نظر شهروندان درباره‌ی این موضوع را جویا شدیم. در گفت‌وگوهایمان با شهروندان این سوال‌ها را پرسیدیم : 
- شما تا به حال به مبلمان شهری موجود در سطح شهر دقت کرده‌اید؟ 
- به نظر شما وضعیت کرمان از لحاظ مبلمان شهری مطلوب است؟
- می‌توانید خیابان یا پارکی را به عنوان نمونه‌ی خوبی از مبلمان شهری مناسب مثال بزنید؟

• مهین اسلامی، 56 ساله
من فقط به مبلمان‌های کنار خیابان‌ها دقت کرده‌ام چون به‌خاطر پادردی که دارم باید بعد از کمی پیاده‌روی حتما چند دقیقه‌ای یک‌بار بنشینم. از این نظر خیلی از خیابان‌ها نیمکتی برای نشستن ندارند. البته وضعیت خیابان شریعتی بهتر از جاهای دیگر است، اما در همین خیابان هم در ساعت‌های شلوغ جایی برای نشستن پیدا نمی‌شود. پارک‌ها هم وضعیت‌شان خوب است. به خصوص پارک‌هایی که سکوهایی برای نشستن دارد مثل پارک نشاط. من خیلی وقت‌ها برای پیاده‌روی به پارک نشاط می‌روم؛ جوان‌ترها روی لبه‌ی دیواره‌های ‌پارک می‌نشینند و ما مسن‌ترها می‌توانیم روی نیمکت‌ها بنشینیم. 
• محبوبه علی‌نقی‌زاده، دانشجوی کارشناسی‌ارشد ادبیات 
اگر منظورتان از مبلمان شهری وسایل بازی کودکان است، از نظر من به جز یکی دو پارک، بقیه‌ی پارک‌ها از این نظر ضعیف هستند. پارک شورا پارکی است که وسایل امن‌تری دارد و باید از هرگوشه‌ی شهر بچه‌ها را برای بازی به این پارک بیاوند. در پارک‌های بزرگ هم بودن شهربازی یا بازی‌هایی که هزینه دارند، کار را برای والدین سخت می‌کنند. 
از نظر نیمکت‌های مناسب برای نشستن هم از نگاه من وضعیت شهر مطلوب نیست. در بسیاری از خیابان‌ها حتی یک صندلی هم برای نشستن پیدا نمی‌شود. 
از نظر علایم راهنمایی و رانندگی وضعیت نسبتا خوبی داریم اما نام‌گذاری کوچه‌ها و خیابان‌ها خوب نیست. در بسیاری از خیابان‌ها تابلوها در میان شاخ و برگ درختان پنهان می‌شود و باید خیلی دقت کنیم تا اسم و شماره کوچه را ببینیم. 

• حمید رجبی، 68 ساله، معلم بازنشسته 
در گذشته جلوی هر خانه‌ای سکویی ساخته می‌شد تا اگر رهگذری خسته می‌شود بتواند چند دقیقه‌ای را آن‌جا بنشیند و استراحت کند تا خستگی‌اش تمام شود؛ اما الان نه در خانه‌سازی‌هامان به این نکته توجه می‌کنیم و نه در خیابان‌ها جایی برای نشستن وجود دارد. در خیابان‌های غیراصلی که اصلا به این مساله توجه نشده است. من حوالی پارک مطهری زندگی می‌کنم، برای رفتن به مسجد باید حدود ده دقیقه‌ای پیاده بروم اما هروقت در این مسیر خسته می‌شوم، باید دم مغازه‌ای بروم و خواهش کنم تا صندلی بگذارند تا چند دقیقه‌ای بنشینم. 
حالا جای نشستن که هیچ، آسفالت کوچه و خیابان آن‌قدر خراب است که اگر کمی باران ببارد یا همسایه‌ای حیاط خانه‌اش را بشوید و آب به کوچه بیایید، با عبور هر موتور و ماشینی لباس‌های پیاده‌ها خیس خیس می‌شود. 
• المیرا صیادی‌زاده، 20 ساله، دانشجو 
چون بیش‌تر وقت‌ها با ماشین رفت‌وآمد می‌کنم، زیاد متوجه‌ی فضای پیاده‌روها و مسیرهای پیاده‌ها نشده‌ام اما نکته‌ای که هم در پارک‌ها و هم در خیابان‌های کرمان برایم جلب توجه کرده است؛ نبود سطل زباله‌ی مناسب است. جاهایی هم که سطل گذاشته‌اند، ظاهر سطل‌ها نازیباست و هیچ شباهتی به مغازه‌ها و یا حتی مبلمان پارک‌ها ندارد. سطل‌های فلزی قدیمی که گاهی حتی رنگ‌شان هم رفته  است و یا آثار زباله‌ها در اطراف آن‌ها دیده می‌شود. این تصاویر برای شهرمان پسندیده نیست. 

• شکوفه مهدوی، 35 ساله، کارشناس مدیریت، خانه‌دار
چند روز پیش در فضای مجازی تصویری را دیدم که پله‌های یکی از پل‌های عابر پیاده را نشان می‌داد. روی پله‌ها پر از زباله بود. با دیدن این عکس بسیار خجالت کشیدم. ما شهروندان چطور شهرمان را خانه‌ی خودمان می‌دانیم درحالی‌که حاضریم زباله‌هایمان را هرجا که توانستیم بریزیم. نمی‌گویم مسئولان کارشان را بدون نقص انجام داده‌اند و شهرمان از نظر مدیریت شهری بی‌عیب است اما ما شهروندان هم بسیار کوتاهی می‌کنیم. در شرایط امروزی کسی را نمی‌توانیم پیدا کنیم که آسیب‌های ناشی از زباله ریختن در خیابان را نداند، ولی چرا خودمان رعایت نمی‌کنیم؟ درست است که در خیابان‌ها سطل زباله کافی نداریم اما می‌توانیم زباله‌ها را با خودمان به خانه ببریم و در خیابان رها نکنیم یا حتی در نزدیک‌ترین مغازه سوپرمارکتی که دیدیم زباله را در سطل آن مغازه بیندازیم. به نظرم مغازه‌داران حاضرند زباله‌ای را جلوی مغازه‌شان بگذارند و خودشان آن را تمیز نگه‌دارند اما اطراف مغازه‌شان را پر از زباله نبینند. 
نکته دیگری که باز هم گلایه من از خودمان است نه مسئولان، یادگاری‌هایی است که روی دیوارها یا روی صندلی ایستگاه‌های اتوبوس می‌نویسیم. الان در برخی خیابان‌ها ایستگاه‌های اتوبوس را تغییر داده‌اند و زیباسازی کرده‌اند و به شکل اتاقک است؛ این کار بسیار قابل تقدیر است به خصوص در تابستان که حداقل از تابش مستقیم آفتاب محافظت‌مان می‌کند؛ اما متاسفانه شیشه‌ی این اتاقک‌ها پر شده از آگهی‌های ریز و درشت و نازیبا و یا روی صندلی‌ها پر است از خاطره‌ها و تاریخ‌ها و دل‌نوشته‌ها. 
وقتی خودمان از امکانات شهرمان محافظت نمی‌کنیم، برای مسئولان هم انگیزه‌ای برای تلاش بیش‌تر نمی‌ماند. 

• سعید حمیدی‌پور، 43 ساله، مغازه‌دار 
یکی از مشکلات ما پل‌هایی است که روی جوی‌ آب ساخته می‌شود. بعضی‌ پل‌ها خوب هستند و برای رفت‌و آمد راحت‌اند اما اگر در مسیر این خیابان که مسیر پررفت‌وآمد شهروندان است دقت کنید می‌بینید که بعضی از پل‌ها با نرده‌های فاصله‌دار ساخته شده‌اند که برای عبور بانوان وکودکان مناسب نیستند؛ حالا دیگر تکلیف معلولان روشن است! معلول با ویلچر که اصلاا نمی‌تواند از روی این پل‌ها عبور کند، کسانی‌هم که در اثر معلولیت یا بیماری و کهولت سن یا مثلا شکستگی پا مجبورند از عصا استفاده کنند که باید با دلهره از روی این پل‌ها عبور کنند و این برای شهر ما اصلا خوب نیست. 

• لاله کامیاب، 31 ساله، دانشجوی معماری 
اگر کرمان را با شهرهای دیگر مقایسه کنیم متوجه می‌شویم در بخش‌های مختلف فضاهای شهری هماهنگی وجود ندارد؛ یعنی ممکن است در خیابانی عناصر مورد نیاز شهروندان وجود داشته باشد اما تناسبی بین این اجزا وجود ندارد، یعنی در کنار مبلمان مناسب برای نشستن سطل زباله‌ای وجود دارد که بوی نامطبوع آن باعث می‌شود، مبلمان هم قابل استفاده نباشد؛ یا در پارک‌ها مبلمان‌ها و میز و صندلی‌ها طوری طراحی و نصب شده‌اند که کاملا در سایه‌سار درختان قرار گرفته‌اند، این مساله از نظر سایه‌انداز بودن خوب است اما به دلیل لانه کردن پرندگان در درخت‌ها، بعد از مدتی این میز و صندلی‌ها و مبلمان‌ها دیگر قابل استفاده نیستند. این مساله را در پارک بانوان ریحانه بسیار می‌بینیم. البته در بعضی خیابان‌ها هم این مشکل دیده می‌شود. مساله‌ی دیگر هم نبودن فضاهای سبز کوچک در سطح شهر است. فضاهای سبز کوچکی مانند فضایی که ابتدای بهمنیار بود، هم به زیبایی شهر کمک می‌کند و هم فضایی را به وجود می‌آورد که امکان جاگذاری مناسب مبلمان شهری را فراهم می‌کند. در بعضی خیابان‌ها مبلمان‌هایی گذاشته شده است اما فضای روبروی کسی که از این مبلمان استفاده می‌کند فضای زیبایی نیست و چه بسا باعث آشفتگی خاطر وی می‌شود.
شاید بتوانیم با استفاده از گلدان‌های گل -که البته در طراحی این گلدان‌ها هم باید تناسب لازم رعایت شود- فضای مناسبی را برای بینندگان و عابران فراهم کنیم. دادن طرح‌های یکسان و زیبا به مغازه‌دران و ساکنان هر خیابان و محله برای طراحی فضاهای سبز کوچک با گلدان‌های زیبا در وردی خانه‌ها یا مغازه‌ها می‌تواند سرعت زیباسازی ‌شهر را افزایش داده و مسئولیت متولیان شهری در نگه‌داری از این فضاها را کاهش دهد.

• احمد ایرانمنش، کارمند 
یکی از مشکلات من و همسرم، وقتی با بچه‌ها برای قدم زدن به خیابان یا برای خرید به بازار می‌رویم، پیدا کردن آب شرب مناسب برای بچه‌ها است. تقریبا پیدا کردن آب تمیز امکان ندارد و باید از آب‌های معدنی استفاده کنیم که خیلی تمایلی به خریدن آب معدنی هم ندارم. حتی در پارک‌ها هم این مشکل وجود دارد. ظاهر آب‌خوری‌ها و آب سردکن‌ها هم گاهی آن‌قدر کثیف است که نمی‌توانیم از آن‌ها برای کودکان‌مان استفاده کنیم. مشکل دیگری هم که در پارک‌ها با آن مواجه هستیم، کم‌بودن وسایل بازی است. بعضی پارک‌ها خیلی شلوغ می‌شوند و تعداد وسایل بازی برای این تعداد کودک کافی نیست. منتظر ماندن کودکان هم باعث خستگی آن‌ها و والدین‌شان شده و حتی با گریه بچه‌ها باعث خستگی بیش‌تر والدین می‌شود. 
یکی از اشکالات دیگر هم سرویس‌های بهداشتی است. نمی‌دانم این مساله به مبلمان شهری ربط دارد یا نه، اما مشکل جدی برای خانواده‌هایی است که فرزندانشان را برای تفریح به پارک می‌برند. 

• اعظم جهانگرد، کارمند، 43 ساله 
اگر تابلوهای اطلاع‌رسانی در شهر هم جزء مبلمان شهری هستند، این تابلوها در کرمان ساماندهی نشده‌اند. تابلوهای خیابان‌ها یکسان و یک‌شکل نیستند. تابلوهای اطلاع‌رسانی مهم، خیلی واضح نیستند ولی تابلوهای خصوصی بزرگ‌تر هستند و چه بسا مانع دیده شدن تابلوهای کوچک‌تر ولی مهم‌تر می‌شوند. نکته‌ی دیگری که در سطح شهر به چشم می‌خورد نبودن فضای مناسب برای نشستن سالمندان است. در نزدیکی ساختمان‌هایی که پزشکان در این ساختمان‌ها فعالیت می‌کنند این مشکل بیش‌تر به چشم می‌خورد. برای بانوانی هم که مجبورند کودک خود را بغل کنند، عبور از عرض خیابان خیلی سخت است. خطوط راهنمایی و رانندگی واضح نیستند و در نزدیکی ساختمان‌های پزشکان تابلوهای مناسبی برای کاهش سرعت خودروها وجود ندارد.

• مریم امیری، 35 ساله
خواهرم چند سال قبل به دلیل تصادف توان راه رفتن‌اش را از دست داده است. از آن روز تقریبا سالی چند بار فقط از خانه بیرون می‌آید و تقریبا کارهایش را من و دیگران باید انجام دهیم. رفت‌وآمد در سطح شهر برای معلولان سخت است. شهرمان پل مناسب ندارد. پل‌های عابر پیاده هم مناسب نیست. در بعضی ورودی‌ها هم برای این‌که وسایل نقلیه مانند موتور و دوچرخه نتوانند وارد پیاده‌رو شوند، میله‌هایی را قرار داده‌اند که امکان بردن صندلی‌های چرخ‌دار را مشکل کرده‌است. سطح پیاده‌روها هم یک سطح نیست. در یک خیابان باید بارها و بارها صندلی چرخ‌دار را با کمک بقیه‌ی شهروندان جابجا کنیم و این برای معلولان سخت است. نابینایان هم مشکلات بسیاری دارند. عبور و مرور از سطح خیابان برای آن‌ها سخت است؛ تابلوهای مناسبی برای نابینایان هم نداریم که محل رفت‌وآمدشان مشخص باشد یا از خطر در امان باشند. چند روز قبل در عبور از خیابانی متوجه عبور یکی از هم‌شهریان کم‌بینا شدم که به دلیل چیده‌شدن صندلی مغازه‌ای در وسط پیاده‌رو دچار مشکل شد. در پارک‌ها هم این مشکل وجود دارد. 

• فرزاد هاشمی، 56 ساله، بازنشسته دانشگاه 
ما المان‌های مناسبی در سطح شهر نداریم. خیابان‌ها را نمی‌توانیم با وجود مجسمه‌ای به دیگران معرفی کنیم. تابلوهای تبلیغاتی در سطح شهر هم زیبا نیستند و نظم مشخصی ندارند. در بعضی از خیابان‌ها وسایلی برای ورزش نصب شده بود و امیدوار بودیم در تمام سطح شهر این وسایل نصب شود اما متاسفانه در پایین شهر کم‌تر به این مسایل توجه می‌شود. به نظر من مساله‌ی نیمکت گذاشتن در شهر یا ظاهر شهر یا مجسمه‌هایی که استفاده می‌شود مهم است اما اگر من مسئولیتی داشتم به مسایل جدی‌تر فکر می‌کردم و ابتدا مشکلات شهر را بررسی می‌کردم و بعد به ظاهر شهر می‌رسیدم.

0