مسالهی مقاومسازی و ایمنی شهرها یکی از موضوعات مهم در امر شهرسازی است زیرا از یک سو ایران از نظر لرزه خیزی در منطقهی فعال جهان قرار دارد و به گواهی اطلاعات مسـتند علمـی و مشـاهدات قـرن بیستم از خطرپذیرترین مناطق جهان در اثر زمین لرزههای پرقدرت است. در سـال هـای اخیـر بـه طـور متوسط هر پنج سال یک زمین لرزه با صدمات جانی و مالی بسیار بالا در نقطـهای از کشـور رخ داده اسـت و در حـال حاضر ایران در صدر کشورهایی است که وقوع زلزله در آن با تلفات جانی بالا همراه است. گرچـه جلـوگیری کامـل از خسارات ناشی از زلزلههای شدید بسیار دشوار است ولی با افزایش سطح اطلاعات در رابطـه بـا لـرزه خیـزی کشـور، آموزش همگانی و ترویج فرهنگ ایمنی، شناسایی و مطالعهی دقیق وضعیت آسـیب پـذیری سـاختمانهـا، تاسیسات زیربنایی و شریانهای حیاتی و ایمن سازی و مقاومسازی صحیح و اصولی آنها، می تـوان تـا حـد مطلـوبی تلفات و خسارات ناشی از زلزلههای آتی را کاهش داد.
و از سوی دیگر در سالهای اخیر شاهد رونق ساخت وسازها در کلانشهرها بودیم. شهر کرمان هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست؛ اما یکی از دغدغههای جدی در اینباره، حفظ ایمنی ساختمانها و محکم بودن آنها است.
این نکته در شهرهایی چون کرمان که روی خط زلزله قرار گرفتهاند جدیتر است. زلزلهی بم و ریزش بسیاری از ساختمانها در این شهر و مقایسه آن با زلزلهی هجدک و سالم ماندن بسیاری از ساختمانها و کاهش تلفات انسانی نمونهی بارزی است که اهمیت این موضوع را نشان میدهد.
به عقیدهی بسیاری از کارشناسان آنچه باعث کاهش کیفیت ساخت وسازها شده بیتوجهی دستگاههای متولی در صدور مجوز و نظارت بر ساخت وسازها است.
با توجه به اهمیت این مساله، موضوع ایمنی ساختمانها را به عنوان موضوع پروندهی جدید این صفحه از نشریه انتخاب کردیم.
در اولین برگ از این پرونده هم برای آگاه شدن از نظرها و دیددگاههای همشهریان گرامی با تعدادی از این بزرگواران گفتوگو کردهایم.
در این گفتوگوها سوالهایی با محوریت میزان استحکام ساختمانهای مسکونی، علت توجه یا عدم توجه به این موضوع در ساخت و سازها، میزان استحکام ساختمانهای اداری و دولتی و راهکارهای موثر در جهت افزایش ایمنی ساختمانها پرسیده شد.
• آقا، 50 ساله، مهندس
خانه مسکونیام را آماده خریدهام و خودم از جزییات ساخت آن آگاه نیستم. در ظاهر ساختمان محکمی است اما در هنگام زلزله همچنان نگران این هستم که مبادا دچار خسارت شود.
در مورد مدرسه دو فرزندم که اصلا اطمینان ندارم. در حقیقت مطمین هستم که استحکام کافی را ندارند و با زلزله ممکن است فرو بریزند. چند ماه قبل که شاهد زلزلههای زیادی بودیم چند روز به علت همین نگرانی فرزندانم را به مدرسه نفرستادم اما با توجه به اینکه زلزله قابل پیشبینی نیست این نگرانی را دارم که هر لحظه ممکن است با وقوع زمین لرزهای مدرسه تخریب شده و جان فرزندانم به خطر بیافتد.
در مورد ساختمانهای دولتی دیگر هم به نظرم شرایط متفاوت است. شاید ساختمانهای نوساز محکمتر باشند اما ساختمانهای قدیمی قطعا استحکام کافی را ندارند.
به نظر من علت این مساله هم این است که در سالهای اخیر هرکسی که اندک پساندازی داشته به شغل ساخت و ساز روی آورده و در صنعت ساختمانسازی نیروهای ماهری کار نمیکنند که در برابر کارشان پاسخگو باشند. در حقیقت در این سالها هرکسی که قادر به جمعآوری سرمایهای بوده به عنوان سازنده وارد عرصهی ساخت و ساز شده و بدون بهرهگیری از پرسنل ماهر کار کرده است. همین امر هم باعث شده که ساختمانهامان در ظاهر زیبا و در باطن ضعیف باشند.
• خانم، 22 ساله، دانشجو
خوابگاه ما که خیلی قدیمی است. بعید میدانم در برابر زلزلههای بالای چهار ریشتر دوام بیاورد. با عبور کامیون تمام در و دیوارها میلرزند چه برسد به زلزله.
دانشگاه هم شنیدهام که میگویند مقاوم است. ظاهرش هم مقاوم به نظر میرسد اما این مقاومت در برابر زلزله است اما اگر منظورتان از ایمنی، بحث آتشسوزی باشد بعید میدانم که در صورت بروز حریق کسی بتواند خودش را از طبقه دوم نجات دهد. اینقدر که سالن دانشگاه پیچ و خم دارد و راهرو در راهرو است که اگر از زلزله و آتشسوزی نجات پیدا کنیم احتمال این هست که در یکی از این راهروها دانشجویان در حال فرار، به علت خفگی از بین بروند.
علت این مساله هم از نظر من این است که کسی به قانون دقت نمیکند. به قانون اهمیت نمیدهد. یعنی هرکسی خود را صاحب نظر میداند و در این شرایط به تشخیص خود عمل میکند. کسی هم نیست که از این قوانین تصویب شده حمایت کند و افراد را مجبور و ملزم به رعایت این قوانین کند. حالا به این شرایط تقدم روابط بر ضوابط را هم اضافه کنید. این چند مساله به نظرم برای ساخته شدن ساختمانهای نامقاوم کافی است.
بخاطر همین مسایل است که برخی از ساختمانهای دولتی هم مقاوم نیستند. پارتیبازی حتی در این شرایط هم میتواند تاثیرگذار بوده و باعث کاهش کیفیت ساختوسازها شود.
• زن، 63 سال، بازنشسته
همه میدانیم که کرمان زلزله خیز است. معمولا بعد از هر زلزلهای که در یکی از مناطق کشور رخ میدهد، برای مدتی مقولهی مقاومسازی سازههای ساختمانی در راس اخبار و تحلیلهای خبری و کارشناسی قرار میگیرد و بیش از هر زمان دیگری به این مساله پرداخته میشود، ولی چند روز بعد این مساله فراموش میشود و دوباره همان آش و همان کاسه. همانطور ساختمانهای مثل قوطی کبریت روی هم ساخته میشوند و کسی هم نظارت نمیکند. ما هم که در همسایگی این ساختمانها هستیم دیگر در امان نیستیم.
خانه ما را پسرم ساخته است و از نظر استحکام مطمین هستم که اتفاقی نمیافتد مگر زلزلهی خیلی بزرگی پیش بیاید اما سه طرفمان آپارتمانهایی ساخته شده است که بعید میدانم ذرهای مقاوم باشند. ساختمانی که شش ماهه ساخته میشود مگر میتواند مقاوم باشد؟ هنوز سیمانها خشک نشده بودند که شروع کردند به ساختن.
اداره ها هم که بدتر از خانهها. اداره خودمان نمونهای از آنهاست. زمانی که من کارمند بودم ساختماناش قابل اعتماد نبود چه برسد به حالا . آنوقتها بوی نم زیادی هم میداد و ما میگفتیم عاقبت آب از زیر ساختمان بالا میآید، حالا به نظر خودتان این ساختمان ایمن است؟
البته نمیدانم چرا کسی برای مقاومسازی کاری نکرد. آنوقتها زمزمهای بود که قرار است ساختمان را اصلاح کنند اما تا ما بازنشسته شدیم اتفاقی نیفتاد و حالا هم تا جایی که خبر دارم همانطور عین گذشته است و فقط ظاهر راهروها را زیبا کردهاند و هر سال در و دیوارها را رنگ میزنند.
• آقا، 45 ساله، مشاور
من هم به ایمنی ساختمان مسکونی و هم به ایمنی ساختمان محل کارم اطمینان دارم. هر دو تازهساز هستند و میدانم که با رعایت اصول ایمنی ساخته شدهاند. در حقیقت از نزدیک در جریان ساخت و ساز هر دو بودهام. برای ساخت هر دو ساختمان از نظر کارشناسان استفاده کردیم و نظارتهای دولتی هم زیاد و دقیق بود و جای کوتاهی برای سازنده باقی نگذاشت.
به نظر من برای حفظ ایمنی ساختمانها و حفظ جان شهروندان تلاشهای زیادی شده است اما با وجود تلاشهای ارزندهای که در این زمینه انجام شده است اما هنوز برخی از ساختمانهای شهرمان در برابر زلزلهای به بزرگی زلزلهی بم مقاوم نیستند.
این مساله در روستاها شدیدتر میشود یعنی ساختمانهای ناایمن در روستاها بیش از شهرها است. در روستاها بیشتر خود افراد و ساکنان در امر ساختوساز دخیل هستند و خوب بسیاری از آنها هم علم کافی در این زمینه ندارند. یا حتی عدهای با فکر اینکه خانه را برای تفریح میخواهند خیلی به مقاوم بودن خانه توجه نمیکنند دئر حالیکه حادثه خبرر نیمکند و یک زلزلهِ کوچک هم میتواند در این ساختمانها خسارتزا باشد.
به نظرم مسئولان باید در این مناطق نظارت بیشتری داشته باشند و با آگاهی دادن به مردم مانع ساخته شدن خانههای سست در مناطق ییلاقی شوند.
در مورد ساختمانهای اداری سطح شهر هم به نظرم هم ساختمان مقاوم داریم و هم ساختمان ناایمن. راهکار مقاوم سازی این ساختمانها هم آسانتر از ساختمانهای مسکونی است. کافی است بودجهای در این زمینه درنظر بگیرند و مدیران را ملزم کنند که بودجه را در همین راستا استفاده کنند.
• خانم، 28 ساله، دانشجوی معماری
مسالهی ایمنی ساختمانها در کشور ما جدی گرفته نمیشود. از جهتی این مساله دچار معضل سرپرست نداشتن است یعنی یک اداره یا مرجع واحدی برای رسیدگی به این مساله وجود ندارد. شهرداری و نظام مهندسی باید به این مساله رسیدگی کنند و انگار هر کدام به امید دیگری هستند. از طرف دیگر این مساله از نظر فرهنگی بین مردم جا نیفتاده است. ما در این زمینه خلاء فرهنگی داریم. مردم فقط در محدودهی زمانی که زلزلهای رخ دهد یا آتشسوزی مانند واقعهی پلاسکو پیش بیاید دچار نگرانی میشوند و بعد از مدتی این نگرانی تمام شده و به عمل تبدیل نمیشود.
از لحاظ علمی ساختمانی که مقاوم نباشد فارغ از احتمال تخریب براساس بلایای طبیعی یا اتفاقات مشابه، آسیب دیگری هم دارد. آسیبی که مردم و حتی گاهی مسئولان ما از آن غافلاند. ما از عمر مفید ساختمانها غافلایم.
از لحاظ علمی یکی از شاخصهای تعیینکنندهی کیفیت ساختمان از نظر مقاوم بودن آن، عمر مفید ساختمانها است که متاسفانه در کشورما حدود ۳۰ سال برآورد شده است؛ درحالیکه در کشورهای پیشرفته نزدیک ۱۰۰ سال است و این در ساختمانهای دولتی یعنی اتلاف منابع ملی و در ساختمانهای شخصی هم اتلاف منابع شخصی افراد است که در نهایت به اتلاف منابع ملی ختم میشود.
• آقا، 32 ساله، کاسب
ساختمان مغازه من در بافت قدیمی شهر است. بافت قدیمی هم که تکلیفاش معلوم است. ساختمان مقاوم در این بخش از شهر دیده نمیشود. بعضی از ساختمانهای قدیمی را که ارزش باستانی داشت را مقاومسازی کردهاند اما این چند ساختمان در برابر تمام بافت فرسوده بسیار جزئی و اندک است.
ما هم که در این مغازهها ماندهایم به دو دلیل است یکی اینکه توان مالی کافی برای جابجایی نداریم و دلیل دیگر هم این است که این مغازه از زمان پدرم باز بوده و مشتریهای خاص خودش را دارد. اگر از این مغازه جابجا شوم هم باید کرایه مغازه بدهم و هم اینکه میترسم مشتریهایم را از دست بدهم.
چند وقت قبل یکی از این مغازها آتش گرفت. با اینکه آتش نشانی به سرعت رسید اما بخش زیادی از وسایل مغازه سوخت و بعد از اتفای حریق هم تمام گچ و کاهگل مغازه فرو ریخت و عملا مغازه قابل استفاده نبود.
اینها را همهی ما به چشم دیدیم و میدانیم که ماندن در این مغازههاخطرناک است و در یک چشم به هم زدن ممکن است تمام داراییمان را از دست بدهیم اما توان مالی هم نداریم که ساختمانها را ایمنسازی کنیم. شاید اگر دولت برای این مساله وامی را در نظر بگیرد و به ما که در بافت فرسوده هستیم تعلق بگیرد بتوانیم مغازهها و خانههایمان را مقاومسازی کنیم.
• خانم، 40 ساله، کارشناس کشاورزی
مقاومسازی معناهای مختلفی دارد. ساختمانها باید در برابر تمام خطرها مقاوم باشند. مساله فقط زلزله نیست. ساختمانها باید در برابر آتشسوزی و اتفاقهای ناشی از این حوادث هم مقاوم باشند.
در زلزلههای اخیر مصدومان کسانی بودند که در هنگام فرار دچار آسیب شدند. این اتفاق در آپارتمانها بیشتر رخ میدهد. وقتی آپارتمانی با جمعیت زیاد راه فرار اضطراری نداشته باشد نمیتواند ایمن باشد.
این مساله در مدارس و ادارات ما هم مسالهای جدی است. در زلزلههای اخیر تعدادی از دانشآموزان در هنگام فرار دچار حادثه شدند. درست است که ساختمان مدرسه مقاوم است ولی ترس از زلزله به صورت ناخودآگاه باعث فرار دانشآموزان میشود. وقتی مدرسهای بدون توجه به این نکته ساخته شود دیگر ایمن نیست.
اتفاق دیگری که بارها تکرار شده است سقوط آسانسور یا سقوط در چالهی آسانسور است. این اتفاق جزو بلایای طبیعی نیست که بتوانیم با بهانههای مختلف تقصیر را به گردن آب و هوا و زمین بیندازیم. چنین اتفاقهایی فقط به دقت انسانی، رعایت قوانین و اهمیت دادن به ایمنسازی ارتباط پیدا میکند.
اگر قوانین ما برای بیتوجهی به چنین نکاتی، جرائم سنگین درنظر میگرفت و اگر کارشناسان و مهندسان ناظر ما با دقت بیشتری به این نکات دقت میکردند، تعداد حوادث هم کمتر میشد و ساختمانهای ما ایمن میشدند.
به نظر من مسالهی ایمن سازی را باید از ساختمانهای با تجمع بالا آغاز کرد و در هنگام ساختوساز هم دربارهی این اماکن سختگیرانهتر برخورد کرد. مساجد، بیمارستانها، ادارههای دولتی، فرودگاهها و ترمینالها، آپارتمانهای بلند یا به اصطلاح برجها و دانشگاهها اماکنی هستند که هم به دلیل قدمت و هم به دلیل تجمع زیاد افراد باید در اولویت باشند تا شهر ایمنی داشته باشیم.
به نظرم قانون باید به کارشناسان نظام مهندسی و شهرداری این اختیار را بدهد که بتوانند دستور تخریب خانههای ناایمن را بدهند. اعمال قوانین سختگیرانه همراه با فرهنگسازی و آگاهی بخشی میتواند خطرهای ناشی از ساختوسازهای ناایمن را کاهش دهد.
نجمه کامیابی