نمای هر ساختمان در شکلدهی به ظاهر شهر مؤثر است. زیبایی ظاهری و بیرونی ساختمان، درنهایت در دورنما و منظرهي شهري تأثیر ميگذارد و اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانهای شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین میرود.
با توجه به در نظر گرفتن اهميت نماي ساختمان در منظر شهري، برای بررسی عواملی که در نوع و شیوهی اجرای نماهاي شهر کرمان تأثیرگذار هستند؛ با مهندس افشين محمودي کارشناس ارشد معماري به گفتوگو نشستیم که از نظرتان ميگذرد.
• با توجه به اهميت نماي ساختمانها در سيما و منظر شهري چرا اين همه ناهمگوني و درهمریختگی در نماهای شهر کرمان وجود دارد؟
در طرحهاي بالادستی ضوابط معيني براي سيماي شهري در نظر گرفته نشده و به همین دلیل دست مردم و معماران در ساختمانسازی باز گذاشته شده است. منظورم اين است وقتي شما چارچوبي نداشته باشيد هرکسی آزاد است هر کار که دلش خواست انجام دهد. همانطور که ميدانيد معماري بخشي از فرهنگ و بازتاب آن است وقتي شما فرهنگي متنوع و متکثر داشته باشيد بهطور طبيعي بازتاب آن، نماهاي متنوع و متکثري ميشود که در شهر کرمان وجود دارد.
در هنرهاي ديگر از جمله نقاشي و موسيقي يک چارچوب مشخصي وجود دارد اما اين هنر معماري است که دچار مشکل شده است و اگر چارچوب مدوني در معماري داشتيم آنچه الآن شاهد آن هستيم را نميديدیم.
• شما به تدوين نشدن ضوابط مشخص اشاره کرديد و مشکل درهم ريختگي منظر شهري را در نبود چارچوب مشخص ديديد؛ آيا در شهرهایي چون يزد که بافت همگون و سنتي آن زبانزد است چنين مشکلي وجود نداشته است؟
موضوع اين است که در بعضي از شهرها از جمله يزد که بافت سنتي آن مقداري دست نخورده باقیمانده بود، مسئولان شهري نسبت به کاربرد مواد و مصالح ساختماني و روشهاي طراحي معماري به خصوص در نماسازي سختگیرانهتر وارد شدند؛ همين امر باعث شده که در آن شهرها بافت شهري يکدستتر باشد.
بايد بگويم هرچند ما در آنجا هم شاهد معماري کامل و بالغی نيستيم ولي هرچه باشد از شهر کرمان وضعيت بهتري دارد.
• آقاي مهندس، آیا کارفرمايان ميتوانند سليقهي خود را در چگونگی نقشهی ساختمان اعمال کنند؟
خير؛ کارفرمایان نباید سلیقه خود را در طراحی ساختمانشان اعمال کنند. شايد يکي از دلايل اين آشفتگي این است که کارفرمايان دلخواه، اراده و خواستهي خود را به طراحان تحميل کردهاند و طراحان به دليل ناديده گرفتن تعهد کاري خود و فشار کارفرما براي اعمال سليقه، نتوانستند حرف خود را به کرسي بنشانند. آنها معتقدند که چهار ديواري اختياري است و من هر کار که دلم بخواهد را ميتوانم در ساختمان خود انجام دهم که اصلاً نبايد اينگونه باشد.
• چرا طرح معماري نميتواند سليقهاي باشد؟
وقتي بحث نماي شهري پيش ميآيد نما ديگر متعلق به شهر است نه متعلق به فرد به همين دليل بايد ضوابط شهر بر آن حاکم باشد نه اختيار کارفرما، ولي در عمل اين اتفاق نميافتد و شما ميبينيد که 70 تا 80 درصد ساختمانهايي که ساخته ميشوند در زمان گرفتن پروانه از شهرداري، اصلاً نماي مدون، مصوب و فکر شدهاي ندارند. همانطور که گفتم در حال حاضر کارفرماها چيزهايي را ميپسندند که همگوني با بافت، اقليم و فرهنگ شهر کرمان ندارد. گاهي يک عکس از خانهي خارجي نشان ميدهند و از منِ طراح ميخواهند که مشابه آن را دربیاوریم و اگر از آن امتناع کنم ميگويند خوب طرح را به معمار ديگري نشان ميدهيم و هستند کساني که طبق سليقهی کارفرما عمل ميکنند و این میشود که ساختمانها نما و اسلوب درستي ندارند.
• ديدهايم که بعضي از کارفرمايان در ساخت ساختمان خود اول ساختمان را ميسازند و بعد نما ميزنند، اين رويه صحيح است؟
خير، بارها ديدهام اربابرجوعهایی را که ميگويند ما ساختمان را کامل کرديم و حالا شما بيا براي ما نما بزن؛ بايد بگويم اصلاً اين رويهي معماري نيست. درست نيست که ساختمان را بسازيم و بعد برايش نما بزنيم. نماسازي بخشي از معماري است و از معماري کلي ساختمان بيرون ميآيد و نمود پيدا ميکند. اینگونه نيست که نما را مثل يک برچسب روي نماي ساختمان بچسبانيم. ولي ميبينيم که 60 تا 70 درصد کارفرماياني که وارد کار اجرايي ساختمان خود ميشوند هنوز تصوري از نماي ساختمان ندارند در حاليکه بايد از همان اول در مورد آن فکر شود.
• نتيجهي این رفتار چیست؟
طبيعي است آن مالکي که تا روز آخر نميداند که براي نما چه ميخواهد بکند نميتواند نماي خوبي دربیاورد و خيلي وقتها آن چیزی که ميخواهد نميشود. از طرف ديگر در این شرایط نيروهاي اجرايي که ساختمان را ميسازند توجيه نيستند و کاري غير از انتظارات انجام ميدهند. متأسفانه سقف انتظارات مردم کرمان کوتاه است و خيليها وقتي خود را در يک عمل انجام شده ميبينند راحت از آن ميگذرند و اگر بنايي کار را طور ديگري انجام داده باشد به آن سخت نميگيرند که این رفتار هم بسيار اشتباه است.
• همانطور که گفتيد بيشتر کارفرمايان طرح معماري خود را طبق سليقهي خود ميخواهند؛ آيا شما به عنوان طراح نميتوانيد کارفرما را قانع کنید و طرح را طبق اسلوب معماري طراحي کنيد؟
منِ طراح بايد نسبت به طرح و نقشهي کارفرما توضيح دهم و اگر قانع نشد درنهایت اين است که من کار را قبول نميکنم. من با اطلاعاتي که دارم بايد به طبق استاندارد کار کنم نه با خواستههاي يک کارفرما. منِ طراح که از معماري سررشته دارم معني تناسب را ميدانم ولي وقتي کارفرما ميگويد همين مقدار ارتفاع کافي است نبايد زیر بار روم و قبول کنم. طراح باید تعهد کاري داشته باشد.
• آيا در طرح جامع و تفضيلي دستورالعملي براي نماسازي وجود دارد؟ ارگانهایي چون شهرداري و مسکن و شهرسازي در زمینهی کنترل نماهای شهری چه وظايفي دارند؟
ما يکسري اسناد بالادستي مانند طرح جامع و تفضيلي داريم که در این اسناد دستورالعملهایی در مورد نما وجود دارد که البته بسيار کلي است.
مجري طرح جامع و طرح تفضيلي هم شهرداري است و سازمان نظاممهندسی و مسکن شهرسازي نيز در اين رابطه تا حدي دخيل هستند.
البته سازمان نظاممهندسی در مورد نما دخالت نميکند و شهرداري هم از کارفرما طرح و نماي خوب نمیخواهد. کارشناسان شهري فقط متراژ، زيربنا و يکسري ضوابط کلي و اوليه را کنترل ميکنند و اصلاً وارد حيطهي نما نميشوند. حتي کاري به تناسبات، مواد و مصالح به کار رفته در ساختمان ندارند و برايشان مهم نيست که نما از چه سبک و الگويي پيروي ميکند.
• همانطور که ميدانيم پيشروي ساختمانها و تجاوز از حد معمول نيز به نوعي در منظر شهري تأثیر دارد. شهرداري در این رابطه سختگيري نميکند؟
شهرداري نسبت به پيشرويها چندان هم سختگیر نيست مثلاً اگر کارفرمايي بهجای 60 درصد 70 درصد پيشروي داشته باشد هرچند جلوي کار آنها را ميگيرند اما درنهايت با تعيين جريمهای در کميسيون مادهي 100 سروته قضيه را به هم ميآورد اما در شهرهاي ديگر اینگونه نيست، جريمه قبول نميکنند و ساختمان را تخريب ميکنند زیرا اين پيشروي اضافه موجب اشغال شدن فضاي شهري ميشود و شهرداري مجاز نيست که بخشي از شهر را به کارفرما بفروشد. شهرداري بايد از همان اول جلوي کارفرما را بگيرد تا پيش روي اتفاق نيافتد چون نتيجهي آن همین ناهمگوني ميشود که ميبينيد، مثلا داخل يک کوچه همهي خانهها بايد در يک رديف باشند اما خانههايي را ميبينيم که يک تا دو متر از يکديگر عقبتر یا جلوتر هستند. اين اشتباه بزرگ به واسطهي عملکرد نادرست شهرداري گسترش پیدا میکند و به طور غيرمستقيم همه را تشويق ميکند که خلاف انجام دهند. اگر شهرداري بحث مالي کار را در نظر نگيرد خيلي کارها ميتواند انجام دهد.
همانطور که میبینید نمود اين کمکاريها در منظر شهري خود را نشان ميدهد و اگر ما در شهري ساختمانها را مغشوش و درهم ريخته ميبينيم نشان دهندهي آن است که با جامعهي مغشوش و در هم ريختهاي روبرو هستيم که کسي کار خودش را درست انجام نميدهد و اگر هر کسي کار خودش را درست انجام ميداد حداقل منظر شهري بهتري داشتيم.
• آقاي مهندس، شما در بخشي از صحبتهاي خود به بافت سنتي شهر يزد اشاره کرديد. با توجه به اينکه قانون معماري و شهرسازي در همهي جاي ايران يکي است يزديها ضابطه را از کجا آوردهاند و برچه اساسي سختگیرانه عمل کردهاند؟
آنها ضابطه را از طرح جامع بيرون کشيدهاند و آن رابه يک دستورالعمل اجرایی تبديل کردهاند ولي در کرمان چنين ضابطه و قاعدهاي وجود ندارد؛ مثلاً در شهر يزد نوع مصالحي که فرد ميتواند استفاده کند طبق ضابطه بايد 90 درصد از آجر و 10 درصد از مصالح ديگر باشد. نماي آلومينيوم و نماي شيشهاي بهطور کامل ممنوع است و اصلاً اجازه نميدهند که کسي آن را در ساختمان پياده کند؛ اما در شهر کرمان انواع معماريهايي را میبینیم که هرکدام براي خودشان سبک و شيوهي خاصي دارند و اگر کسي تاکنون جلوي اين فاجعه را نگرفته است به خاطر آن است که ضابطهاي وجود ندارد و زمان گرفتن پروانه هم کنترلی نميشود.
• با توجه به اينکه در بافت قديمي و تاريخي شهر هم در نمای ساختمانها نظم مشخصی وجود ندارد، آيا ميراث فرهنگي نميتوانسته در اين قضيه ورود پيدا کند؟
البته همهي تقصيرها به گردن شهرداري نيست و بخشي از مشکلات به ميراث فرهنگي هم برمیگردد اما بايد بگويم که ما شاهد رابطهي خوبي بين ميراث فرهنگي و شهرداري نيستيم. اين در واقع ناشي از بخشينگري است يعني مسئولان بدون اینکه بخواهند با هم هماهنگ باشند تنها حيطهي خود را ميبينند. اين مشکل در شهر کرمان زياد و در شهرهاي ديگر کم است مثلاً در شهر يزد، شهرداري بخشي به عنوان شهرداري بافت تاريخي دارد که بهطور خاص با همکاري ميراث فرهنگي روي ساختوسازها در بافت قديم نظارت ميکند.
• آيا در شهرهاي ديگر هم قوانين سختگیرانهای در زمينهي منظر شهري و نماسازي وجود دارد؟
بله مثلاً در شيراز نيز کميسيوني در معاونت معماري و شهرسازی وجود دارد که طرحها در اين کميسيون بررسي ميشود و اگر نقشهي ساختماني حتي به مقدار کمی خارج از ضوابط باشد آن را رد کرده و ملزم به اصلاح ميکنند. در تهران نيز بايد مدل ساختمان را بسازيد، از محل عکس بگيريد و مدل را با فتوشاپ جاي محل بگذاريد و مشخص کنيد که شکل و شمايل آن چگونه درمیآید آن موقع ميتوانيد پروانه بگيريد؛ اما در کرمان اصلاً چنين چيزهايي وجود ندارد و براي همين با مشکلاتي روبرو هستيم.
• همانطور که ميدانيم معماري مانند هنرهاي ديگر مبتني بر اسلوب زیباییشناسی است و نميتواند سليقهاي باشد. لطفاً در اين رابطه هم توضيح دهيد؟
همانطور که گفتم ما در معماري فکر سليقهاي نداريم چراکه معماري میتنی بر اسلوب زيباييشناسي است. زيباييشناسي هم علمی است که يکسري اصول پايهاي دارد. همانطور که ميدانيد در معماري به شاهکارهايي ميرسيم که از سالهاي گذشته باقي ماندهاند و گذر زمان باعث نشده که معيار زيباشناسي آن از بين برود به اين دليل که در آن زمان به اصول زيباشناسي رجوع کردند نه مد. هرچند در هر دورهاي تکنولوژیهی خاصی داريم ولي اين امکانات بهتنهایی جوابگو نيستند. بايد بگويم وقتي اصول زيباييشناسي روي يک اثر بنشيند باعث خلق يک اثر بديع و زيبا ميشود.
• يک سري از دفاتر به عنوان دفتر فني طراحي در سطح شهر وجود دارند که نقشههاي ساختماني را طراحي ميکنند. به نظر شما کار این افراد مورد تائید است و تخصص کافي در معماري دارند؟
خير. متاسفانه هرکسی به خودش اجازه ميدهد که طراحي کند. بايد بگويم بالاي 80 درصد نقشههايي که از شهرداري پروانه ميگيرند و مشکل دارند توسط افرادي تهيه ميشوند که به عنوان طراح در دفاتر فني کار ميکنند اما تخصص آن چناني ندارند و معلوم نيست از کجا مجوز ميگيرند.
• با توجه به اینکه نقشه در نهايت براي گرفتن پروانه بايد به تائید کارشناس شهرداري برسد، شهرداري در این رابطه حساسيتي نسبت به طراح نقشه ندارد؟
براي شهرداري مهم نيست که چه کسي نقشه را تهيه کرده است. اگر مهندس عضو نظاممهندسی زير آن را مهر کرده باشد برایشان کافي است. در برخی موارد طراح کس ديگري است و مهندس نظاممهندسی زير آن را مهر میکند اما ممکن است یکبار هم نقشه را نگاه نکرده و تنها با پرداخت حقالزحمه آن را تائید کرده باشد.
• و حرف آخر:
ارگانهايي که الآن مسئول هستند طبق قانون معماري و شهرسازی مکلف به اجراي طرح جامع و اجراي قانون هستند و راهکار هم اين است که ضابطهي مشخصي در نماي ساختماني براي دريافت پروانهي ساختماني تعيين کنند. الآن که هيچ ضابطهاي مشخص نشده است همهچیز در يک پروسهي انتفاعي قابل حل و فصل میشود که در نهايت دودش به چشم خود مردم ميرود.
شهرداري با گرفتن جريمه و مالک با فروش متراژ اضافه به خريدار فکر ميکنند سود کرده و درآمدي به دست آوردهاند اما همهي ما بهطور عملي در آلونکي به اسم شهر زندگي ميکنيم که روح و روان ما را نابود ميکند. منظرهاي که ما هر روز در شهر ميبينيم اگر دلخراش، بيتناسب و بيکيفيت باشد مانند سوهاني است که روح و روان را دچار سايش ميکند؛ هرچند ممکن است بعد از مدتي به آن عادت کنيم اما از درون تحليل ميرويم و دچار بيماريهاي اعصاب و روان ميشويم.
مهدیه جعفری