در ادامهی پروندهی بررسی ضرورت و اهمیت پیادهراه کردن شهر کرمان، پس از بیان نظر شهروندان، در شمارهی قبل این مساله را از نظر تاثیر بر سلامت جسم و روان بررسی کردیم؛ در این شماره، با استفاده از تحلیل کارشناسان، این موضوع را از دیدگاه تاثیر بر روابط اجتماعی، اقتصادی و گردشگری بررسی میکنیم.
اشاره: پیادهروی بهعنوان یكی از بنیادیترین، ارزانترین، سالمترین، پاكترین و در دسترسترین شیوههای آمد و رفت، فرصتی نیز برای تفریح و اجتماعی شدن شهروندان به شمار میرود. این شیوهی حمل و نقل دارای پیامدهای مطلوب اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بسیاری است بهطوری که امروزه با ارزیابی قابلیت پیاده راهسازی شهرها، این ساختار به یكی از دغدغههای برنامهریزان شهری تبدیل شده است.
• پیادهراهها بستری برای شناخت شهرها
در طول چند دههی گذشته با افزایش تعداد اتومبیلها، خیابانها برخلاف دوران قدیم تعریفی متفاوت یافتهاند؛ خیابان که در گذشته نوعی تفرجگاه و مقصد به حساب میآمد به محلی برای رفت وآمد اتومبیلها تبدیل شد و با افزایش تعداد اتومبیلها و خودرومحوری، زندگی اجتماعی از خیابانها رخت بربست. خیابان به مفهوم تفرجگاه که امروزه در ادبیات تخصصی با عنوان پیادهراه شناخته میشود بهعنوان بهترین بستر شناخت و گردش در شهرها مطرح است. بهدلیل آزادی عمل انسان پیاده برای توقف، مکث، تغییر جهت و تماس مستقیم با دیگران در فضای شهری، شناخت شهر و محیط آن بیشتر از طریق گام زدن حاصل میشود. از اینرو در خیابانهای پیاده محور همواره زندگی و تعامات اجتماعی در جریان است.
• جنبش پیادهگستری
در سالهای اخیر تلاشهایی برای پیاده محور کردن برخی معابر و بازگرداندن زندگی اجتماعی انجام شده و واكنش گستردهای علیه سلطهی حركت موتوری و كاهش تحركات پیاده در جهان به وجود آمده است. در این زمینه، بازیابی و توسعهی فضاهای پیاده به یكی از محورهای برنامهریزی و طراحی شهری پایدار بدل شده كه از آن بهعنوان«جنبش پیاده گستری» یاد میشود. جنبش گسترش فضاهای پیاده، نه تنها سیمای كالبدی شهرها را عوض كرده، بلكه تغییرات نوینی در كیفیت زندگی شهری، رفتار اجتماعی و فرهنگ مردم به وجود آورده و حتی در اقتصاد جامعه تاثیرگذار بوده است. حال این سوال مطرح است که از جنبهی اجتماعی و فرهنگی پیادهراه کردن چه کارکردی میتواند داشته باشد؟ آیا پیادهراه کردن شهری چون کرمان میتواند موجب رونق اقتصادی شهر شود؟
• اهمیت دادن به انسان محوری
دکتر علیرضا شکیبایی استاد اقتصاد و عضوهیات علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان معتقد است که موضوع پیادهراه کردن معابر سواره از دو جنبه اهمیت دارد. یکی اهمیت دادن به انسان محوری به جای خودرو محوری و دیگر رونق گردشگری است. وی در اینباره میگوید: اغلب شهرهای ما، از جمله شهر کرمان در زمینهی حمل ونقل و رفتوآمد، خودرو محور هستند در صورتیکه در شهرهای جدید انسان محوری جایگزین خودرو محوری شده است. ما در گذشته بدون برنامهریزی و در نظر گرفتن عامل انسان محوری این مسیر را به اشتباه رفتیم و در حال حاضر میخواهیم موضوع پیادهراه سازی را در پیش بگیریم و در طراحی شهری به جای خودرو، انسان محوری را جایگزین کنیم. خوشبختانه به نظرم هنوز این فرصت باقی است و از آنجایی که این تغییر دیدگاه باعث کاهش آلودگی هوا شده و درمصرف بنزین هم صرفهجویی میشود، از لحاظ اقتتصادی قابل توجه است.
• افزایش رونق گردشگری
وی میافزاید: پیادهراهکردن از جنبهی دیگر نیز حایز اهمیت است. این کار سبب افزایش گردشگر ورونق گردشگری بهخصوص در بافت سنتی- تاریخی شهر کرمان میشود. اگر در بعضی از معابر شهر حرکت خودروها را حذف یا محدود کنیم میتواند برای توسعهی گردشگری بسیار مفید باشد از سوی دیگر پیادهراهکردن از لحاظ توسعهی شهری میتواند شهر را متحول کند.
• ایجاد درآمدی پایدار
دکتر شکیبایی در تایید دیدگاه پیادهمحوری در شهر میگوید: باید بگویم این ایدهی مسوولان یک نگرش جدید شهری است که فکر میکنم میتواند از جنبههای گوناگون قابل دفاع باشد و اگر شهردار و مسوولان شهری با این رویکرد پیشروند میتوانند بخشی از بافت سنتی را تبدیل به قابلیتهای اقتصادی شهر کرده و برای شهر درآمد ایجاد کنند.
این استاد اقتصاد با اشاره به اینکه رونق گردشگری موجب رونق کسب و کارشده و در نتیجه زمینهی اشتغالزایی را در یک جامعه فراهم میکند توضیح میدهد: پیادهمداری شهر درآمد مستقیم ایجاد میکند که خود میتواند بخشی از منابع شهرداریها و از جمله میراث فرهنگی را تامین کند.
لزوم تطابق پیادهراه کردن با فضای شهری
وی در ادامه خاطرنشان میکند: موضوع دیگر تطابق پیادهروکردن معابر با فضای شهری است که اگر هارمونی داشته و زیبا باشد، خود بخشی از هویت یک شهر محسوب میشود و اگر این ساختار بتواند هویت فرهنگی یک شهر را نشان دهد به نوعی میتواند زیربنای توسعهی شهر باشد، پس ببینید شهر با پلها و معابر سواره هویت پیدا نمیکند بلکه این معماری سنتی در ساختارهای سنتی است که به شهر جان میدهد.
• افزایش سرانهی ناخالص
اگر بستر تاریخی و سنتی در پیادهراهکردن خود را نمایان کند نه تنها هویت تاریخی شهر کرمان ارزشمند میشود بلکه این امکان میتواند سرانهی تولید ناخالص شهر را افزایش دهد. البته ما براین باوریم که امکانات شهری باید در سراسر مناطق شهری بهطور یکسان توزیع شود لذا از لحاظ اقتصادی پیادهراهکردن معابر در مراکز شهر و بهخصوص مناطق تاریخی و سنتی شهرها نسبت به حاشیه و دیگر نقاط شهر توجیه اقتصادی بهتری دارد.
• فرانسه سمبل پیادهراهسازی
وی ادامه میدهد: امروزه بیشتر شهرهای جهان بهدلیل فراهم آوردن زمینهی گردشگری به سمت پیادهراه کردن معابرسواره روی آوردهاند که سمبل آنها کشور فرانسه و شهر پاریس است و در جنوب شهر تورنتوی کانادا نیز چنین ساختاری وجود دارد، پس ببینید اغلب کشورهای پیشرفتهی دنیا بهدنبال احیای بافت سنتی خود و افزایش گردشگر به پیادهمداری روی آورده و از این طریق درآمد خوبی هم به دست آوردهاند.
• ظرفیت پیادهراه کردن معابر درکرمان
در شهری چون کرمان نیز محدودهی بافت سنتی و تاریخی آن این ظرفیت را دارد که به پیادهراه تبدیل شود و از این طریق بتواند مناطق تجاری خود را رونق داده و به جذب گردشگر کمک کند. از چهارراه کاظمی تا میدان شهدا (مشتقاق) و یا خیابانهای منتهی به میدان شهدا و یا خود محدودهی دور میدان شهدا این قابلیت را دارد که به پیادهراه تبدیل شود.
• ایجاد شرایط مطلوب برای خرید
من معتقد هستم پیادهراهها در مراكز شهری شرایط مطلوبی را برای خرید به وجود آورده و همین امر زمینهی افزایش فروش و رونق اقتصادی را فراهم میآورد. رونق اقتصادی هم گرایش به پیادهراهکردن را افزایش میدهد. پس بهطور مسلم ایجاد پیاده راه در مراكز تجاری باعث رونق اقتصادی شده و بهدنبال آن درآمدهای دولتی از طریق مالیات نیز افزایش مییابد.
• بازگرداندن حیات اقتصادی به منطقه
شکیبایی یادآور میشود: در بسیاری از مناطقی که پیادهراه سازی انجام شده، تجار آن منطقه این اقدام را موجب بازگرداندن حیات اقتصادی به منطقه اعلام کردند و معتقد بودند که تركیب خرید و تفرج در نواحی پیاده موجب ارتقای توریسم در آن منطقه شده است.
• جذب سرمایهگذار وصرفه جویی اقتصادی
باید به این باور برسیم که این فضاهای امن كه مردم در آنها حضوری پررنگ دارند برای سرمایهگذاری و كسب و كار جذابتر بوده و در نتیجه از نظر مالی دارای ارزش و تقاضای بیشتری هستند و برعکس فضاهای ناامن، مرده و خطرناك به تدریج و هر روز بیش از روز قبل، دافع مردم و سرمایهگذاران خواهند بود و ازآن مهمتر اینکه احداث پیادهراه در شبكهی حمل و نقل شهری بهعنوان كم هزینهترین راه كار مطرح است زیرا با كاستن از میزان انرژی مصرفی وسایل نقلیه، صرفهجویی اقتصادی را نیز به دنبال دارد.
غفلت از کارکرد اقتصادی و گردشگری
هرچند احداث پیادهراه با ایجاد زمینهی گردشگری به نوعی کارکرد اقتصادی مثبتی دارد؛ اما در حال حاضر میبینیم در شهرسازی معاصر، حركت پیاده و نیازها و حقوق طبیعی انسانی پیاده، كمتر مورد توجه برنامهریزان و طراحان شهری بوده و راههای پیاده نه بهعنوان بخشی مستقل از فضاهای شهری، بلكه بهعنوان تابعی از حركت سواره به حساب آمدهاند. در ایران نیز با سلطهی تدریجی حركت سواره بر فضاها و معابر شهری، برنامهریزی و طراحی شهری روز بهروز از مقیاس و نیاز انسان پیاده دور شده و در نتیجه از ارزشها و جاذبههای اجتماعی و فرهنگی فضاهای شهری كاسته شده است. در این روند، مفهوم و كاركرد عناصر شهری سازگار و مطلوب شهری مثل محله، خیابان، میدان، گذر، كوی و ... تغییر كیفی و ماهوی پیدا كرده و محتوای غنی انسانی خود را از دست دادهاند.
• دور شدن از نیازهای انسانی در معابرشهری
ناصر امینیان دکترای مدیریت گردشگری در مقالهای باعنوان ارزیابی قابلیتهای بازآفرینی پیادهراههای گردشگری از منظر توسعهی شهری که در شمارهی یازدهم فصلنامهی علمی، پژوهشی اقتصاد و مدیریت شهری به چاپ رسیده به این موضوع اذعان میکند که سلطهی تدریجی حرکت سوارهها بر فضاها و معابر شهری، برنامهریزان و طراحان شهری را از مقیاسها و نیازهای انسان در پیادهراهها دور ساخته و در نتیجه از ارزشها و جاذبههای اجتماعی و فرهنگی فضاهای شهری کاسته شده است.
• از دست رفتن مفهوم مدنی شهر
وی که ادامهی چنین روندی را بهدلیل تقابل تاریخ و سنت با مدرنیتهی ناقص، موجب بیهویت شدن و فقدان شادابی و نشاط در حیانت مدنی فضاهای شهر میداند؛ معتقد است که عدم حضور موثر مردم در شهر بهعنوان عابر پیاده، به معنای از دست رفتن مفهوم مدنی شهر، و افت کیفیت زندگی شهری میشود. در نتیجه بهمنظور حفظ چنین ویژگیهای شهری، باید بهعابر پیاده و فضاهای متناسب پیادهروی توجه ویژهای کرد.
• نقد پیادهراه سازی در ایران
وی در این مقاله پیادهراهسازی در شهرهای ایران را نقد کرده و میگوید: توجه نکردن به سنجش کیفیت در ساخت پیادهراهها سبب شده طراحی پیادهراهها فقط به کنترل حرکت سواره و اقدامات اولیه نظیر کفسازی محدود شده و از ظرفیتهای ویژهی پیادهراه در راستای ایجاد یک فضای عمومی پویا، سرزنده و اجتماعی استفاده چندانی نشود.
• پیادهراههای گردشگری
امینیان به پیادهراههای گردشگری اشاره و این مکانها را برای فعالیتهای تفریحی رایج و پرطرفدار، مناسب میداند و معتقد است پیادهراههای گردشگری امکان ارتباط متقابل شهر را برای بازدیدکنندگان فراهم میآورد و پیادهرو این امکان را به مردم میدهد تا درک و آگاهی آنها نسبت به محیط زیست شهری و ارزشهای فرهنگی این نواحی افزایش یابد.
• وجود زیر ساختهای شهری
وی در این نوشتار تاکید میکند: شرط موفقیت شهر در توسعهی گردشگری، از سویی وجود زیرساختهای مناسب شهری، یکپارچگی سازمانهای ذیربط و مدیریت عاقلانه و مدبرانه در عرصههای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و از سوی دیگر استفادهی پایدار از منابع گردشگری و ایجاد امکانات و تسهیلاتی است که دسترسی به جاذبهها را تسهیل میکند که پیادهراهها بهعنوان ساختاری مناسب میتوانند این امکان را فراهم کنند.
• تجربهی پیادهراه سازی در شهرهای جهان
تجارب غنی از طراحی پیادهراهها در دوازده شهر اروپایی از جمله استکهلم، روتردام، کلن، کپنهاک،آمستردام، بولونیا، لیدز، آسن، مونیخ، وین، بارسلون، و استانبول مورد بررسی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده که در توسعهی فضاهای پیاده و محدود کردن فضاهای سواره در این مناطق، افزایش تعاملات اجتماعی، تقویت جنبههای انسانی محیطهای پیرامونی و افزایش کیفیت فضاهای مطلوب پایدار شهری بیشتر مورد توجه بوده است. امینیان در این مقاله با تاکید بر این موضوع که پیادهراهسازی را نباید تنها بهعنوان معبر و فضای فیزیکی در نظر گرفت، یادآور میشود: پیادهراهها بهعنوان محیطهای اجتماعی و فرهنگی حایز اهمیت هستند و جلب مشارکتهای مردمی در حفظ و توسعهی پایدار شهری باید در برنامهریزیهای شهری مورد توجه قرار گیرد.
• اصول ایجاد پیادهراه پایدار
وی وجود نقاط ابتدا و انتهای مشخص در مسیر پیاده راه و نیز تأمین دسترسی عابر پیاده در امتداد آن را بسیار مهم میداند و برای طراحی یک پیادهراه پایدار، اصولی را مدنظر دارد که از جملهی آن میتوان به این موارد اشاره کرد:
1- نظمدهی به محیط در یک چارچوب اکولوژیکی
2- احیا، مرمت، و بازآفرینی به جای تعریض و تخریب
3- دسترسی آسان و در نظر گرفت فضایی برای دوچرخهسواری
4- ایجاد فضای سبز مناسب
5- افزایش و تامین ایمنی برای عابران پیاده
• نقش اجتماعی پیادهراهها
از لحاظ اجتماعی معابر پیاده یا پیادهراهها، معابری با بالاترین حد نقش اجتماعی هستند. این معابر میتوانند بهصورت كوچه، بازار، بازارچه، مسیری در میدان، پارك یا به صورت فضای یك مجتمع شكل بگیرند. ازآنجایی که پیادهراهها، محل حضور همهی شهروندان و مشاركت آنان در زندگی جمعیشان هستند؛ میتوانند پذیرای گروههای مختلفی از شهروندان باشند. از این رو شهروندان به تدریج به حضور در شهر و انجام دادن فعالیتهای مدنی عادت كرده و زمان بیشتری را در فضاهای شهری میگذرانند و این به نوبهی خود به بهبود و ارتقای فرهنگ و عادات شهرنشینی؛ از جمله رعایت حقوق دیگران و احساس مسئولیت در برابر جامعه كمك میكند. این مساله برای تمامی شهروندان بهخصوص برای جوانان و كودكان میتواند نمونهی زندهی آموزشی باشد.
• سرزندگی درپیادهراهها
مریم فرخی دکتری شهرسازی در مقالهای باعنوان نقش محورهای پیاده در توسعهی پایدار شهری که در کتاب مجموعهمقالات منتخب اولین همایش توسعهی شهری پایدار در ایران در سال 89 به چاپ رسید، مقولهی سرزندگی را از ویژگیهای اساسی و اصلی پیاده راه میداند و بر جریان داشتن زندگی اجتماعی در پیادهراهها تاکید دارد و معتقد است این فضا باید بتواند جاذب طیف وسیعی از شهروندان باشد و خود را همواره با رویداد های درون خود هماهنگ سازد.
• پیادهراه مظهر مدنیت و هویت شهر
وی وجود فضایی برای آسایش و حضور ایمن و فعال عابر پیاده در شهرها را لازم بر میشمرد و اولین قشر محروم از فضای شهری را گروههای ویژه یعنی سالمندان، معلولان، كودكان و افراد بزرگسال همراه با كودكان میداند.
وی دراین مقاله بیان میکند: پیاده راه ابزاری برای فعالیت جمعی به خصوص در ارتباط با اقتصاد شهری، كیفیت محیطی و سلامت اجتماعی است. آزادی حركت عابران پیاده در شهرها و فضاهای شهری، مظهر تمدن و مدنیت و هویت هر شهر است و احداث پیادهراهها از جمله راههایی است كه میتواند در تجدید حیات مدنی مراكز شهری مؤثر باشد چرا که شهروندان، پیادهراه را به خاطر امنیت و آرامش فضاهای آن و عدم وجود خودرو و آلودگی دوست دارند و آنرا مكانی برای ملاقات و داد و ستد میدانند.
فرخی در مقالهی خود پیادهراهسازی را زاییدهی تفكر شهری پایدار میداند و با این باور که افزایش عدالت اجتماعی و برابری حقوق شهروندی از اساسیترین اصول شهری پایدار است، معتقد است این اصل در پیادهراه بهعنوان یكی از عناصر مهم توسعهی شهری پایدار، به وضوح دیده میشود.
• پیاده راه مکانی برای روابط اجتماعی
وی با موشکافی کارکرد اجتماعی پیادهراهها در این مقاله مینویسد: سادهترین عنصر زندگی مشترک انسانی، کنش اجتماعی است و افراد به برقراری رابطهی اجتماعی نیاز ذاتی دارند، به همین دلیل موقعیتهایی فراهم میآورند تا بتوانند رابطهی اجتماعی را تجربه کنند. البته وقوع روابط اجتماعی نیاز به یک مکان و فضای تعریف شده دارد؛ فضایی که بتواند مجموعهای از روابط اجتماعی و فرهنگی را میان گروههای خاص و مکان برقرار کند که از چنین مکانهایی بهعنوان فضایی عمومی یا فضای شهری یاد میشود که پیادهراهها ازجملهی این فضاها هستند.
• فقدان پیادهراهها و از دست رفتن فضای عمومی
وی با انتقاد از اینکه در دوران حاضر فضای عمومی کارایی خود را از دست داده است معتقد است این عامل، منتقدان و متفکران بسیاری را واداشته که نسبت به فضای عمومی و خصوصی در شهرها بازنگری مفصلی داشته باشند و امکانی را فراهم کنند تا مردم بتوانند در مسیرهای پیاده حضور طولانیتری داشته باشند و ارتباط مردم در این فضای عمومی فراهم شود.
• پیادهمداری و نقش آن در حفظ ساختار و هویت شهر
رواج استاندارد گرایی و سایر معیارهای طراحی متاثر از خودرو در خیابانبندیها و عریض كردن آنها موجب از بین رفتن ساختار اصلی بسیاری از محلات قدیمی و یكنواختی سیمای شهرها شده است که در مقالهی نقش محورهای پیاده در توسعهی پایدار شهری به آن پرداخته شده است.
مریم فرخی در این مقاله به اصل پیوستگی فضایی در فضاهای شهری ایران در زمانهای گذشته اشاره کرده و مینویسد: برای اینكه این پیوستگی در فضاهای امروزی شهر برقرار بماند باید این گذرها و فضاها به لحاظ ساختار و به لحاظ هویتی حفظ شود. حال اگر بخواهیم در این بافتهای شهری اولویت را به عبور خودرو دهیم به ناچار دست به تعریض و تخریب میزنیم، بنابراین اینجاست که به اهمیت پیادهمداری در ساماندهی و توسعهی این بافتهای با ارزش تاریخی پی میبریم.
وی میافزاید: زمانیكه مقیاس شهر برای سواره ساخته میشود پیاده در فضای شهری احساس گمگشتگی، ناامنی و بیهویتی میكند درحالیکه پیادهروی دارای اهمیت اساسی در ادراك هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت كیفیتهای محیطی است و چهرهی شهر بیشتر از طریق گام زدن در فضای شهری احساس میشود. بر این اساس احداث پیادهراه را از جمله راههایی است كه میتواند در تجدید حیات مدنی مراكز شهری موثر باشند.
• پیادهمداری و نقش آن درادراك محیط شهری
فرخی در بخشی از مقالهی خود به پیادهمداری و نقش آن درادراك محیط شهری
اشاره میکند و باور دارد که پیادهراهها نقش مؤثری در كشف و ادراك محیط كالبدی و اجتماعی شهر دارند.
وی مینویسد: هر قدر فضاها و امكانات حركت مطلوب پیاده افزایش یابند، امكانات ادراك محیط شهری و بهرهگیری از ارزشهای بصری، فرهنگی و اجتماعی آن نیز افزایش مییابد. اما اگر ادراك افراد پیاده بهدلیل حضور و حركت خودروها مخدوش شده باشد لذا چهرهی واقعی شهر پشت چهرهی ماشینی آن پنهان میماند.
وی میافزاید: شركت افراد در یك فضای عمومی، خاطرات مشتركی را ایجاد میکند كه احساس تعلق به شهر، محیط و كل جامعه را افزایش میدهد. مهمتر از همه اینكه تصویر ذهنی افراد از شهر، تحت تأثیر فعالیت خیابانها و حضور یا عدم حضور پیاده میباشد. از اینرو، وجود پیاده راهها در شهر به ارتقای تصویر ذهنی افراد از شهر كمك میكند.
بنابراین باید گفت: شهر را میتوان با خیابانهایش شناخت. پس ارتقای سیمای خیابان به وسیلهی افزایش حضور پیاده به بهبود سیمای شهر و تصویر ذهنی افراد كمك میكند. در فضاهای پیاده بر خلاف حركت سواره، حواس غیربصری نیز در ادراك محیط نقش فعال دارند. وجود انواع صداها، بوها، امكان لمس سطوح و حجمها و امكان چشیدن طعم خوردنیها و نوشیدنیها، موجب ادراكات چند حسی و تاثیرات روانی و عاطفی متنوع در فضاهای پیاده میشود .همین تنوع و پیچیدگی، به جذابیت و نیروی انگیزشی پیادهراه میافزاید كه بیتردید از ارزشهای كیفی محیط محسوب شده، حضور شهروندان را در آن افزایش داده و پایداری آنرا برای سالیان متمادی تضمین میکند.
• لزوم بازنگری در بافت جدید شهرها
با توجه به موارد گفته شده به این نتیجه میرسیم که وجود کارکردها و پیوند فرهنگ و اقتصاد در پیادهراهها، ما را برآن داشته تا در بافت جدید شهرها بازنگری کنیم، بافتی که در حال حاضر روز به روز بر میزان ترافیک، آلودگی هوا و آلودگی صوتی آن افزوده میشود و صوت و فضای زشتی به شهرها ارزانی میدارد.
• ایجاد پیادهراه در بافت قدیم کرمان و جذب گردشگر
بافت مرکزی شهر کرمان که مجموعهای از تجارت، فرهنگ و تاریخ است بهزودی به یک مجموعهی پیادهراه تبدیل خواهد شد و از آنجایی که به نظر بسیاری از کارشناسان مزیت نسبی شهر کرمان، ایجاد فضاهای گردشگری و توریستی است؛ پیادهراه بافت مرکزی با حفظ بافت تاریخی آن میتواند جذابیتهای لازم را برای شهروندان و گردشگران داشته باشد؛ جاییکه افراد میتوانند برای خرید مایحتاج به آن مراجعه کنند و از طرف دیگر قابلیت جذب شهروندان برای افزایش پیادهروی و تامین سلامت آنها را داشته باشد.
• ضرورت پیادهراه کردن برخی معابر درکرمان
شهری که آمارهای مختلف حکایت از عقب افتادگیهای متعدد آن دارد، در حال حاضر نیازمند تغییرات اساسی در سیاست شهری است. فقدان اشتغال و نرخ بالای بیکاری، رکود، فقدان زیباییهای بصری، ترافیک در هم تنیده و شلوغی خیابانها ضرورت پیادهراهکردن را با کارکرد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صدچندان میکند.
• لزوم به کارگیری سیاست یکپارچه
البته باید گفت موفقیت پروژههای بنیادی مستلزم سیاست یکپارچه در سطح مدیران و مشارکتهای مردمی است؛ بدین معنا موفقیت پیادهراهسازی و پیادهراه کردن معابردر کرمان در گرو مشارکت فعال همهی مسئولان و شهروندان است. طرحی که میتواند با عوض کردن سیمای شهری سبب افزایش گردشگر شود.
مهدیه جعفری