یاداشتی که در ادامه میخوانید روایتی از قهرمانی یک آتشنشان شهید برای نجات جان همنوع است؛ روایتی از ایثارگریی محسن میرشکار.
کرنا، مهدیه جعفری- در دلِ شهر، جایی میانِ هیاهوی روزمره و عبور بیوقفه ماشینها، یک منهولِ تاریک و خاموش در بزرگراه یادگار امام(ره)، سرنوشت را برای چند نفر رقم زد… منهولی که قرار بود بخشی از پروژه انتقال فاضلاب شهری باشد، اما در بعدازظهر جمعه ۷ آذر، تبدیل شد به صحنهای از ایثار، نفسهای آخر و قهرمانی.
ساعت ۱۵:۲۰ بود که تلفنِ اضطراری آتشنشانی زنگ خورد؛ صدای نگران یک شهروند خبر از حادثهای داد که هر ثانیهاش ارزش جانِ یک انسان را داشت. تیم تخصصی نجات، با همان شتاب همیشگی، با همان دلهایی که سالهاست میان آتش و دود بزرگ شدهاند، راهی صحنه شد.
سه آتشنشان وارد عملیات شدند؛ بیهیچ چشمداشتی، بیآنکه به برگشتن فکر کنند. آنان همیشه اول جان مردم را میبینند، بعد جان خودشان را… اما اینبار گازگرفتگی بیرحمانهتر از آن بود که به کسی فرصت بازگشت بدهد.
محسن میرشکار… نامی که از امروز برای کرمان، برای هملباسانش و برای تکتک مردم کرمان، معنایی دیگر دارد. او برای نجات جان دو همنوع، قدم در تاریکی گذاشت؛ در عمقی که هیچ نوری نداشت جز نورِ انسانیت. محسن رفت… و این رفتن، رفتنِ معمولی نبود؛ شهادت بود. او در راه نجات جانِ دیگران، نفس آخرش را بخشید تا شاید نفسی دیگر زنده بماند.
در این حادثه، دو آتشنشان دیگر نیز با شرایط وخیم به بیمارستان منتقل شدهاند و هنوز چشمهای یک شهر برای سلامتیشان دعا میکند.
روحالله مطهری، مدیرعامل سازمان آتشنشانی وخدمات ایمنی شهرداری کرمان، اعلام کرده علت حادثه در دست بررسی است؛ اما حقیقتِ روشن این است: آتشنشانها هر روز جانشان را میان شعلهها، دود و گاز میگذارند تا ما در امنیت بمانیم. آنها قهرماناند؛ خاموش، بیادعا و بیصدا… اما امروز صدای فداکاری محسن میرشکار در تمام کوچههای کرمان میپیچد.
روحش آرام… یادش زنده… و بر دستان زخمیِ آتشنشانان این شهر، هزاران احترام.