آشنای ناشناس
رضا صاحبقدم لطفی
سردبیر سابق کرمانشهر
نزدیکای ظهر یکشنبه بیستم مرداد بود که شماره ناشناسی بر صفحه تلفن همراهم نشست، از اون جنس شمارههایی که حس آشنایی دارند ولی هرچه فکر کنی شناسایی نمیشن. اشاره به دایره سبزرنگ گوشی میتونه این ابهام رو روشن کنه!
صدای آشنای رضا شمسی است. سردبیر صاحب قلم کرمانشهر. بدون هیچ مقدمهای، خبر از ورود نشریه کرمانشهر به پانزدهمین سالگرد انتشار میدهد و اینکه من هم به میهمانی صفحات ویژه نشریه دعوت شدهام.
این گفتوگوی کوتاه چند دقیقهای اما مرا به خاطرات سالهای دور پرتاب میکند زمانیکه ایده نشریه را مهندس جلال مآب شهردار وقت کرمان طرح کرد و مرا مأمور به پیگیری مراحل اخذ مجوز کرد. برگشتی دوباره به بوی مطبوع کاغذ روزنامه و چاپ، بعد از سالها که از ترکم گذشته بود. موضوع را با سرکار خانم حسینینژاد معاون وقت فرهنگی اداره کل ارشاد مطرح کردم و با موافقت اداره ارشاد پروندهای تکمیل شد و در صف قرار گرفتیم. حالا دیگر شهردار پیگیر انتشار بود و بایستی مقدمات کار را فراهم بیاورم تا همزمان با صدور مجوز بتوانم نخستین شماره را منتشر کنم.
همزمان مأموریت راهاندازی حوزه فرهنگی شهرداری را هم دارم. ساختمان سابق دانشکده بهداشت (دفتر نمایندگی وزارت خارجه) در طرح تعریض بلوار فردوسی به تملک شهرداری آمده و در دست تعمیر و زیباسازی است. طبقه زیرین به نشریه اختصاص مییابد. خرید سختافزار هم انجام میشود و حالا نوبت شناسایی نیروی انسانی مناسب است.
شعله صفوی، حمید صادقی، سعید تقیزاده از بچههای رودبار زمین، محمد حسنیسعدی، سمیه گلستانی، فاطمه آرا، محسن سعادت نصری، عباس میرزایی و... نخستینهایی هستند که دورهم جمع میشوند. برای تمرین و شناسایی اجازه داریم چند شماره از مطالب یک نشریه همکار را فراهم کنیم. بچهها به سرعت با هم هماهنگ میشوند. چاپ شمارگانی از آن نشریه که امروز نشانی در نشریات کرمان ندارد فرصت آموزش برای بچههای تازه وارد را هم فراهم میکند.
خبرخوب دریافت مجوز را مشاور فرهنگی اجتماعی شهردار میدهد. حالا در محافل مطبوعاتی همه خبردار شدهاند و واکنشها متفاوت است. در مصاحبه مطبوعاتی ارباب جراید به شهردار اعتراض میکنند که این مختصر سهم آگهیهای شهرداری را نباید از مطبوعات محلی گرفت. کار به شورای شهر هم کشیده میشود، اما عزم شهرداری جزم است و نخستین شماره فرصت انتشار مییابد. مشکلات توزیع سر باز میکند. در ادامه راه بودجه پیشبینی شدهای برای نشریه نیست، باید در لایحه بودجه سال بعد ردیفی پیشنهاد دهیم و موافقت شورای شهر را بگیریم. تا آن زمان از بودجههای حوزه فرهنگی باید ارتزاق کرد.
طرح اولیه شهرداری که موجب نگرانی همکاران مطبوعاتی شده، انتشار نشریهای باقوت و کیفیت همشهری است ولی در مقیاس استانی. اما امکانات محدود مالی و منابع انسانی خود را نشان میدهد. کرمانشهر تلاش دارد از تبدیل شدن به بولتن خبری شورا و شهرداری فاصله بگیرد و بتواند فارغ از مرزبندیهای سیاسی مخاطبین عام را جذب کند ولی انتظارات شورای شهر و بخشهای مختلف شهرداری مانع است. اینبار مدیران شهرداری به شهردار اعتراض دارند که عملکردهایشان بهطور کامل و با جزئیات در نشریه درج نمیشود.
کرمانشهر با مشکلات عدیده مالی و... به انتشار ادامه میدهد اما چاپخانه بهدلیل بدهیها اعلان عدم همکاری میدهد. در سهمیه کاغذ هم بهدلیل وابستگی به نهاد شهرداری و تصور اینکه کرمانشهر تمکن مالی دارد در آخر صف قرار میگیریم.
کرمانشهر به سفر مقام معظم رهبری میرسد. کرمانشهر بهرغم همه مشکلات، یک ویژه نامه تمام قد از سفر منتشر میکند. انتخاب تیترها و طراحی زیبای صفحات نشریه را به رتبه نخست ویژهنامههای سفر میرساند. دیگر حساسیتها نسبت به حضور این نشریه نوپا کمرنگ شده و در جمع مطبوعات محلی استان بهعنوان نشریهای حرفهای پذیرفته شده حتی اصحاب قدیمی مطبوعات مطالب خود را برای چاپ به کرمانشهر میسپارند. حالا دیگر در صفحات نشریه چماه کوهبنانی از اجتماع مینویسد، مسعود کاظمی مقدم از سیاست میگوید، سعید قرایی و امید سلاجقه از ورزش استان مینویسند.
کرمانشهر به ساختمان جدید خود در باغ ملی مهاجرت میکند و قرار است معاون فرهنگی اجتماعی جدید شهردار که کرمانشهر را زیر پروبال خود گرفته مدیرمسئول و سردبیر جدید برایش بیاورد. من هم به حوزه روابط عمومی شهرداری بروم...
امروز که سالها از این ماجرا گذشته و همه ادوار شوراها و شهرداران حضورش را به اشتیاق پذیرفتهاند، کرمانشهر با همه مشکلات تبدیل به درخت مثمری شده که جایگاه خود را تثبیت کرده است. امیدوارم در هیاهوی توسعه فضای مجازی و گرانی زینک و مرکب و کاغذ روزی آیندگان صدسالگی نشریه را جشن بگیرند.