ماشاالله ترابي از اولين تاجراني بود که با سفر به هندوستان (اولين کشور سازندهي چرخدنده و قطعات چوبي در جهان)، قطعههايي را براي ساخت ساعت به ايران وارد کرد و در کارگاه ساعتسازي خود با دست و ابزار، ساعتهاي چوبي زيبايي ساخت. پسرش اسدالله ترابي که دنباله روي پدر بود مهارت ساعتسازي را نزد وي آموخت و او نيز پسرش را ميراثدار اين حرفه در کرمان کرد. هماکنون در راستاي تلاش خانوادهي آقاي ترابي در حرفه و صنعت ساعتسازي، شاهد برپایی بزرگترين و تنها موزهي ساعت در استان کرمان هستيم که به همت سيروس ترابي فرزند اسدالله ترابي و زير نظر سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري در خانهي پدري آقاي ترابي، در خيابان زريسف ايجاد شده است.
اين موزه که با هدف شناساندن تاريخچهي ساعت و ساعتسازي در شهر کرمان در اسفندماه1395 تاسيس شده است؛ در چهارغرفه به صورت زنجيروار، انواع ساعتها از جمله ساعت شني، آبي، مچي، روميزي و ديواري را با شاخصها وحکايتهاي منحصر به فرد خود به نمايش ميگذارد. در بين اين ساعتها ساعت آزمايش شده در فضا توسط فضانوردان شوروي سابق، ساعتهاي يادگاري رضاخان، ساعت قديمي ساخت هند و ساعت کليسايي ساخت آلمان بسيار شاخص و چشمگير است. برايدانستن علت برپایی این موزه و آشنايي بيشتر با ساعتهای موجود مجموعهي گرانبها با آقاي سيروس ترابي صاحب موزهي ساعت کرمان و متولي گردآوري اين مجموعه به گفتوگو نشستيم.
• آقاي ترابي هدف و انگيزهي شما از ايجاد اين موزه چه بوده است؟
اين موزه نتيجهي سالها تلاش پدر و پدربزرگ من در صنعت ساعتسازي است و من نيز به نوبهي خود درصدد حفظ اين ميراث، ساعتهاي نفيسي را از گوشه و کنار شهر گردآوري کردم تا بتوانم ميراثدار اين صنعت باشم و نگذارم که اين ساعتهاي نفيس از کشور خارج شوند.
• ساختمان اين مجموعه متعلق به دولت است؟
خير اين مجموعه خانهي شخصي پدر من است و من با هزينهي شخصي خود اين مجموعه را ايجاد کردهام و درحال حاضر از آن نگهداري ميکنم. درهر صورت موزهي حاضر زيرنظر ميراث فرهنگي است و تمامي اشيا و ساعتهاي اينجا به ثبت ميراث فرهنگي رسيده است.
• آقاي ترابي پدربزرگ شما در چه زماني صنعت ساعتسازي را وارد کرمان کرد؟
پدر بزرگ من حاجماشاالله ترابي اولين کسي بود که کارگاه ساعتسازي در کرمان را در زمان ناصرالدينشاه بنا کرد و با توجه به اين که پدرم به همراه پدر بزرگم در اين کارگاه کار ميکرد؛ اين کارگاه را در سالهاي گذشته رونق و توسعه داد.
• حرفه ساعتسازي پدر و پدربزرگ شما با امروز چه تفاوتي داشت؟
مغازهاي که آنها اداره ميکردند يک کارگاه ساعتسازي بود، يعني آنها تعميرکار بودند و قطعههاي ساعت را ميساختند درحاليکه امروز قطعههاي ساعت تعويض ميشوند نه تعمير. پس کار آنها بسيار ظريف و پر دردسر بود به طوري که گاهي پدربزرگم مجبور ميشد که براي خريد قطعههاي خاص ساعت به هندوستان سفر کند.
• لطفا کمي درمورد تاريخچهي ساعت و ساعتهاي موجود دراين مجموعه توضيح دهيد؟
همان طور که ميدانيد اولين ساعتهاي تاريخ، ساعتهاي آفتابي بودند که از نور خورشيد استفاده ميکردند و در مساجد براي تعيين وقت شرعي کاربرد خوبي داشتند اما به دليل عدم کارايي در شب، ساعتهاي شني و بعد از آن ساعتهاي آبي اختراع ميشوند که همگي اين ساعتها در اين موزه وجود دارند.
• قديميترين ساعت موجود در اين مجموعه که به ساعتهاي امروزي کمي شباهت دارد کدام ساعت است و چه قدمتي دارد؟
بعد از ساعتهاي آفتابي، شني و آبي، ساعتهاي مکانيکي چوبي اختراع شدند که چرخدندهي آنها از چوب بوده و توسط هنرمندان هندي و با دست ساخته شده بودند. اين ساعتها با نيروي جاذبهي زمين کار ميکردند و قدمت آنها به 300 سال پيش برميگردد. اما به دليل سنگينی و غيرقابل حمل بودن چندان کارايي نداشتند و کم کم جاي خود را به ساعتهاي کوکي قابل حمل دادند.
• در مورد ساعتهاي بزرگ و ديواري که در اين مجموعه وجود دارد نيز توضيح دهيد؟
اين ساعتها به نام ساعتهاي برجي مشهور بوده که در مساجد و کليساها نصب ميشدند. يکي از اين ساعتها ساعت ساخت آلمان و متعلق به 250 سال پيش است که به شکل کليسا است و يکي از منحصر به فردترين و گران قيمتترين ساعتهاي موزه است.
• آقاي ترابي، در مورد شکل و تاريخچهي ساخت ساعتهاي جيبي نيز توضيح دهيد؟
بهدليل اينکه حمل ساعتهاي بزرگ کمي سخت بود، ساعتهاي جيبي ساخته شدند که قابهاي نقره و طلا داشتند و بيشتر مورد استقبال ثروتمندان قديم و باعث فخر و مباهات آنها بودند. بعد از آن ساعتهاي پشت دستي وارد بازار شدند که 24 ساعت کوک ميشدند و بعد از اتمام زمان کوک، ديگر کار نميکردند اما با پيشرفت تکنولوژي کمکم ساعتهاي اتوماتيک از جمله ساعت کوارتز ساخته شدند که بايد گفت ساعتهاي امروزي دنبالهروي اينگونه ساعتها هستند.
• تکنولوژي ساخت ساعتهاي موجود در موزه بيشتر متعلق به کشورهايي است؟
ساعتهاي موجود در اين مجموعه بيشتر توسط صنعتگران آلماني و آمريکايي ساخته شدهاند که البته در بين آنها ساعتهاي سوئيسي و ژاپني نيز به چشم ميخورد اما بايد بگويم که در زمانهاي گذشته ساعتسازي به صورت انبوه وجود نداشته بلکه به صورت دستساز و به سليقهي هنرمند ساخته ميشده است.
• آيا قصد داريد در آينده موزه را توسعه دهيد؟
بله سعي دارم مجموعهي حاضر را توسعه دهم و نياز به همکاري مردم دارم چرا که خيلي از مردم در خانههاي خود ساعتهاي نفيسي نگهداري ميکنند که در معرض فرسوده شدن و از بين رفتن هستند درحالي که اگر کسي ساعتي را به موزه هديه دهد ماندگارتر است و ما آن ساعت را به نام خود فرد در موزه نگهداري ميکنيم.
• حرف آخر...
اين موزه متعلق به من نيست بلکه ميراثي ماندگار براي شهر است و بايد کاري کنيم که چنين مجموعههايي براي نسلهاي آينده باقي بماند بايد بگويم اگر روزي من نبودم فرزندانم از اين موزه پاسداري ميکنند. کار را به دولت نميسپارم زيرا دولت نگهدارندهي خوبي نيست و در اين زمينه تخصص ندارد. تعمير ساعت و نگهداري آن يک کار تخصصي است چرا که ساعت در مقابل رطوبت حساس بوده و ممکن است زنگ بزند پس يک ساعتساز بايد از اين مجموعه نگهداري کند که من وفرزندانم با عشق و علاقه از اين مجموعه پاسداري ميکنيم وخواهيم کرد.
مهدیه جعفری
عکس: مسعود مصری